خداشناسى از راه نظم و هماهنگى‏

بهترین و ساده‏ترین دلیل توحید، نظم و هماهنگى عجیبى است که بر موجودات جهان حاکم است. این دلیل به عنوان برهان نظم نامیده مى‏شود. برهان نظم داراى امتیازاتى است، از جمله:

1- برهانى قرآن است. آیات قرآن نیز همواره ما را به شناخت شگفتى‏هاى طبیعت و تفکّر و تأمّل در آیات عظمت خداوند دعوت کرده است.

2- عشق‏آفرین است. وقتى انسان الطاف و نعمت‏هاى خداوند را مى‏شناسد، عشق و محبّت او به خداوند بیشتر مى‏شود.

3- شیرین است. انسان وقتى که ارتباط هستى را درک مى‏کند لذّت مى‏برد.

4- پویاست. هرچه علم پیشرفت مى‏کند، ارتباطاتى که بین موجودات هستى است بیشتر کشف مى‏شود.

5- براى همه قابل فهم ودرک است ونیازى به داشتن اطلاعات فلسفى ندارد.

روشن است که وجود هماهنگى میان اجزاى یک ساختمان، مقاله‏هاى یک کتاب وسطرهاى یک نامه بهترین دلیل بر یکى بودن سازنده ونویسنده آن است.

اگر سه نفر نقّاش در کنار هم مشغول کشیدن تصویر یک خروس شوند، یکى سر خروس، دیگرى شکم آن و سوّمى پایش را بکشد، بعد ما این سه ورقه را از سه نقّاش بگیریم و به هم پیوند دهیم، هرگز نقش سر و شکم و پا که از سه نقّاش است با یکدیگر هماهنگ نخواهد بود.

آرى، وجود هماهنگى، توازن، تناسب و زمان‏بندى بسیار دقیق در آفرینش،بهترین و ساده‏ترین دلیل یکتایى اوست.

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: در هر نفسى که انسان مى‏کشد هزاران نعمت موجود است. شما هنگامى مى‏توانید نفس بکشید که برگ درختان مسئولیّت خود را انجام دهند و آب اقیانوس‏ها تمیز باشد؛ تمیز بودن آب اقیانوس‏ها به پاکسازى آنها از مردارهاى دریایى بستگى دارد و این نهنگ‏ها هستند که در دریا این مسئولیّت مهم را انجام مى‏دهند، پس در نفس کشیدن ما برگ‏ها و هر نهنگ‏ها و ... مشارکت دارند.

از دست و زبان که بر آید

 

کز عهده شکرش به در آید

 

 

 

 

هماهنگى در هستى‏

درنظام هستى، ضعف‏ها با قدرت‏ها، حمله‏ها با دفاع‏ها و خشونت‏ها با عاطفه‏ها چنان به هم آمیخته‏اند که انسان را مبهوت مى‏کند و در مجموع، نظام هماهنگى را به وجود آورده است. آیا تاکنون اندیشیده‏اید که:

چگونه ضعف نوزاد با قدرت و حمایت والدین او جبران مى‏شود؟!

چگونه پرتاب سنگ‏هاى بزرگ آسمانى با استقامت فضاى ضخیمى که در اطراف زمین است جبران و مشتعل مى‏شود؟

چگونه انسان که گاز کربن پس مى‏دهد، با عکس العمل گیاه که گاز کربن را مى‏گیرد و اکسیژن پس مى‏دهد، هماهنگ و متناسب عمل مى‏کند؟

چگونه خشونت و قاطعیّت مرد با مهر و عاطفه زن که- با هم زندگى مى‏کنند و یکدیگر را تعدیل مى‏کنند- هماهنگ است؟ شما دادوستدهاى قهرى و طبیعى را که در آفرینش نهفته است، مطالعه کنید تا دریابید که چگونه تناسب و هماهنگى دقیقى در آنها به چشم مى‏خورد.

اگر زمین سفت وسخت بود، براى کشاورزى وحفر چاه وساختمان‏سازى و براى دفن اموات وموادّ زاید چه مى‏کردیم؟ اگر سست وشل‏بود، چه مى‏کردیم؟!

هماهنگى درون و برون‏

چگونه بین معده در درون انسان و خوراکى‏ها در بیرون، هماهنگى و تناسب وجود دارد. انسان تشنه مى‏شود، در بیرون آب وجود دارد. تمایلات جنسى دارد، براى او همسر وجود دارد.

فطرت و روح انسان در جستجوى بى نهایت است، چیزهاى محدود او را سیر نمى‏کند. چون از درون میل به کمال دارد، پس در بیرون نیز باید کمال مطلق وجود داشته باشد و آن خداست. در درون چون عاشقیم، در بیرون نیز باید معشوقى وجود داشته باشد. معشوق واقعى انسان کیست؟ معشوق‏هاى غیر واقعى مانند ظرف‏هاى یکبار مصرف هستند. حضرت ابراهیم علیه السلام به خورشید پرستان فرمود:«انّى لا احبّ الافلین» « سوره انعام، آیه 76» من آنچه را که رفتنى است دوست ندارم.

نشانه‏ هاى خدا

قرآن در آیات بسیارى عبارت «و من آیاته‏» را تکرار مى‏کند. تا بدین وسیله به ما اعلام نماید که این همه نظم و هماهنگى، هرگز نمى‏تواند تصادفى به وجود آید.

اکنون به ذکر برخى از نشانه‏هاى الهى در طبیعت و در وجود خود مى‏پردازیم.

بدیهى است که این نشانه‏ها ما را به وجود خداوند متعال رهنمون مى‏گردد.

«سنریهم ایاتنا فى الافاق و فى انفسهم انّه الحقّ» «سوره فصّلت، آیه 53»

نشانه‏هاى خدا در طبیعت‏

آیا هیچ گاه در مورد کوه‏ها فکر کرده‏ایم؟ کوه‏ها، آب برف و باران را در خود ذخیره مى‏کنند، زلزله را مهار مى‏نمایند، طوفان‏هاى تند را مهار مى‏کنند. کوه در لطافت هوا نقش دارد، سنگش براى ساختمان و معادنش براى رفع نیازهاى بشر

استفاده مى‏شود.

خورشید به زمین نور مى‏رساند و اقیانوس بخار آب را به بالا مى‏فرستد، سپس جاذبه زمین آن را پائین مى‏کشد و باران مى‏بارد.

ریشه درختان، موادّ غذایى را جذب نموده، به برگ‏ها مى‏رساند، برگ نیز نور خورشید را جذب نموده، به ریشه مى‏رساند. آیا این هماهنگى‏ها دلیلى بر حکومت یک قدرت بى‏نهایت و مدبّر نیست؟

نشانه‏ هاى خدا در آفرینش حیوانات‏

بین کف پاى شتر و صحراهاى پر از ریگ و خار که شتر در آن جا زندگى مى‏کند، تناسب وجود دارد. از آنجا که شتر حیوان باربرى است، داراى گردنى بلند و قوى است که همانند یک اهرم عمل مى‏کند. اردک نیز چون مى‏خواهد در آب شنا کند، پر و بالش چرب است تا آب به پوست بدنش نرسد.

نشانه‏هاى خدا در وجود انسان‏

چشم: قرآن مى‏فرماید: «الم نجعل له عینین» « سوره بلد، آیه 8» آیا ما دو چشم به انسان ندادیم؟ اگر در ساختمان چشم خود دقّت کنید، به این نتیجه مى‏رسید که حتّى پیشرفته‏ترین دوربین‏ها با آن قابل مقایسه نیست. دوربین‏هاى پیشرفته سنگین هستند و چشم بسیار سبک. دوربین‏ها مرتّب باید فیلمشان تعویض شود و چشم نیازى به تعویض فیلم ندارد. دوربین‏ها باید تنظیم شوند و چشم به صورت خودکار تنظیم مى‏گردد.

خداوند براى چشم شش نوع وسیله حفاظت قرار داده است، محافظى در داخل چشم به نام اشک، از آنجا که چشم از پیه، ساخته شده و نگهدارى پیه با آب شور ممکن است، اشک چشم نیز شور است. محافظ دیگر مژه است، محافظ سوّم پلک‏ها هستند. محافظ چهارم ابروها و محافظ پنجم خطوط پیشانى است که از

ورود عرق به چشم جلوگیرى مى‏کند.

آخرین محافظ، بینى و استخوان‏هاى اطراف چشم هستند که چشم را در درون خود چون صدفى قرار داده، از آن حفاظت مى‏کنند.

چگونه ساختمان دستگاه عکس بردارى چشم با نور هماهنگ است و عدسى چشم در برابر نور بیشتر به طور خودکار، تنگ و در نور کمتر باز مى‏شود و پلک‏ها و ابروهاى سیاه و زیبا نور را تعدیل مى‏کند و به دستگاه مى‏رساند؟

چگونه چشم با آب شور و دهان با آب شیرین مخلوط و مزه آب‏ها با ساختمان دهان و چشم تطبیق مى‏کند.

زبان: عضو کوچکى که وظایف بزرگى به عهده دارد. هم در چشیدن مزه و طعم غذا و هم در بلعیدن آن، انسان را کمک مى‏کند و بالاتر از همه نقش آن در سخن گفتن است که با گردش دقیق خود، حروف و صداهاى مختلف را ایجاد کرده و با سرعت مناسب، کلمات و جملات را ادا مى‏کند.

لب‏ها. قرآن مى‏فرماید: اى انسان! ما به تو یک جفت لب دادیم. بین دو لب، دهان قرار دارد و ما انسان‏ها از طریق دهان مى‏مکیم، مى‏آشامیم و مى‏خوریم. نفس مى‏کشیم، گازگربنیک خارج مى‏کنیم و حرف مى‏زنیم. راستى اگر طرّاحى این همه کار با کارشناسان ما بود چه مى‏کردند؟! شاید سر ما را پر از سوراخ و دودکش مى‏کردند تا بتوانیم کارهاى مذکور را انجام دهیم!

بینى. بینى در یک نفس کشیدن سه کار مى‏کند؛ غبار هوا را مى‏گیرد، هواى سرد را گرم هواى خشک را مرطوب مى‏کند، در غیر این صورت ریه آزرده مى‏گردید.

گوش. هماهنگى موجود بین گوش و امواج نشانگر آن است که خالق گوش و امواج یکى است. چین وچروک گوش ما را در شناخت جهت صدا یارى مى‏دهد.

شیر مادر. خالق کودک و خالق شیر در سینه مادر یکى است، چون به تناسب پیدا شدن نوزاد شیر هم در پستان مادر به وجود مى‏آید.

جایگاه و منبع شیر، روى سینه مادر و زیر دو چشم مادر قرار دارد. نوزاد با دو دست مادر، حمایت مى‏شود، کودک بر روى قلب مادر قرار مى‏گیرد و با آهنگ قلب مادر که مدّتى نیز در رحم او با آن مأنوس بوده، شیر مى‏مکد.

شیر مادر از تولید به مصرف است، بدون هیچ گونه سر شیشه و قیف و صافى، استفاده مى‏شود، به گرم کردن و سرد کردن نیاز ندارد و تمام ویتامین‏هاى مورد نیاز کودک در آن ذخیره شده است.

و بالأخره، چنانچه در بدن انسان فقط استخوان رشد مى‏کرد، ولى عضلات رشد نمى‏کردند، چه پیش مى‏آمد. اگر سر انسان بزرگ مى‏شد ولى گردن او رشد نمى‏کرد چه مى‏شد؟! اگر چانه ثابت بود و سر متحرک، آیا غذا خوردن و صحبت کردن براحتى الآن میسّر بود؟ اگر آب دهان زیاد تولید مى‏شد، مرتّب چکّه مى‏کرد و اگر تولید آن کم مى‏شد، به تأمین آب دهان نیاز داشتیم.

آرى، هستى و نظم حاکم بر آن نشانه روشنى بر وجود خدا و یکتایى اوست. البتّه همان گونه که تفکّر در هستى و عجایب خلقت خویش، هر انسان با انصافى را به وجود خدا رهنمون مى‏گردد، ذکر و یاد نعمت‏هاى بى‏شمار الهى نیز انسان را عاشق خدا مى‏کند و این سخن خداست به حضرت موسى علیه السلام که فرمود: مردم را عاشق من کن، موسى علیه السلام پرسید: چگونه؟ فرمود: نعمت‏هاى مرا براى آنها بازگو کن.

گاهى نبودن برخى نعمت‏ها نعمتى به حساب مى‏آید، مثلًا اگر نوزاد از نعمت عقل برخوردار بود، هنگامى که مادر براى نظافت او قنداقه‏اش را باز مى‏کرد، نوزاد خجالت مى‏کشید.

گاهى تلخى‏ها عامل رشد وهوشیارى است، بعضى اوقات، داغ‏شدن زیرپاى انسان موجب مى‏گردد که او حرکت کند و الّا سر جاى خود مى‏ماند.

البتّه علم ما نسبت به جهل ما همچون قطره‏اى در دریاست، زیرا در جهان میلیون‏ها اسرار شگفت وجود دارد که هنوز علم انسان به آنها نرسیده و حقایق آن راکشف نکرده است.

روزى جوانى که با خواندن چند کلمه درس مغرور شده بود، به من گفت: چرا نماز صبح دو رکعت است؟ گفتم: نمى‏دانم، حتماً دلیلى دارد ولى لازم نیست دلیل تمام دستورات خدا براى ما- آن هم همین امروز- روشن باشد. اساساً گاهى دستور فقط جنبه تعبّدى و اطاعت دارد و براى این است که ما تسلیم حقّ باشیم. مثلًا قرآن مى‏فرماید: مأموران جهنّم نوزده نفرند، سپس مى‏فرماید: انتخاب این عدد تنها براى آن است که ببینیم چه کسى اعتراض مى‏کند که چرا لااقل بیست نفر نیستند. « سوره مدّثر، آیه 30» یا در جاى دیگر قرآن مى‏خوانیم: قبله مسلمانان عوض شد تا ببینیم چه افرادى در جابه جا شدن قبله دنباله رو پیامبرند و چه کسانى بهانه‏جویى مى‏کنند و نق مى‏زنند. «و ما جَعَلنا القِبلَة الّتى کُنتَ علَیها الَّا لِنَعلم مَن یتّبع الرّسول مِمَّن یَنقَلب على عَقِبیْه» « سوره بقره، آیه 143»

مگر در قرآن نیامده که فرمان ذبح اسماعیل به پدرش حضرت ابراهیم داده شد، تا ببینیم که در راه ما چقدر فداکارى مى‏کند؟ « سوره صافّات، آیه 105»

سپس به آن جوان گفتم: همان گونه که در عالم مادّه یک سرى فورمول‏هایى است که اگر در آنها دقّت نشود، نتیجه مطلوب گرفته نمى‏شود، در عالم معنویّات نیز ممکن است براى رشد وسعادت ابدى ما فرمول‏هایى وجود داشته باشد که اگر آنها را مراعات نکنیم به نتیجه نمى‏رسیم.

اگر به شما گفتند: در فاصله صد قدمى گنج است، شما اگر صد وده قدم بروید، هر چه هم زمین را بشکافید چیزى پیدا نمى‏کنید، باید مراعات همان مقدار بشود که به ما دستور داده شده است.

در شماره‏گیرى تلفن، اگر یک شماره کم و زیاد شود، با آن محلّ یا شهرى که منظور شماست تماس برقرار نمى‏شود. کلید درِ منزل، یا سویچ ماشین، اگر یک دندانه آن کم و زیاد یا ناقص باشد، در باز نمى‏شود و ماشین روشن نمى‏گردد.ما نیز جز از راه تسلیم در برابر وحى، نمى‏توانیم به همه کمالات برسیم.