قرآن، جوانان و توصیه خداوند برای بر پای داشتن نماز{نماز در قرآن}

بنای این مقاله آن نیست که بگوید جوانان امروز در مقایسه با دیروز، کمتر نماز می خوانند بلکه تلاش بر این است که به این دسته از جوانان که گاهی در اقامه نماز سستی می ورزند بگوید، خداوند روی نماز حساسیت زیادی دارد و آن را مهم ترین تکلیف شرعی می شمرد، و هر جای قرآن فرصتی می یابد بر آن تاکید می کند؛ پس نباید آنان با دلایل واهی در اقامه نماز سستی بورزند.

این یادداشت را برای جوانان عزیزی می‌نویسم که گاه به دلیل تنفر از اوضاع سیاسی یا به دلایل دیگر و نیز فضای مسموم که در اثر تندرویها مشاهده می‌کنند، از نماز رویگردان می‌شوند. ضمن این که اعتراف می‌کنم شایستگی لازم را برای توصیه به آنان ندارم، چند نکته را به ایشان عرض می‌کنم:
شما بهتر از هر کسی آگاهید که نه فقط در اسلام بلکه در همه ادیان، در درجه اول، باید به معارف و دانشها و دانسته‌های اصلی دین نگریست و در باره آن دین قضاوت کرد، هرچند حق می‌دهم که در درجه دوم، رفتار طوایف معتقد به آن دین نیز، عاملی برای سنجش آن دین است و گریزی از آن نیست. شاید برای همین است که اهل نماز بودن و صالح بودن سیاستمداران در تبلیغ دین نهایت اهمیت را دارد و برای همین است حضرت صادق ـ که درود خدا بر او باد ـ به شیعیانش فرمود: زینت ما باشید. این امر بیش از همه برای کسانی است که چنین حساسیت‌هایی روی آنها وجود دارد.
جوانان عزیز! این که تصور کنیم چرا فلان سیاستمدار یا امام جمعه که خیلی هم اهل نماز است، چنین و چنان رفتاری دارد، و گاه در مقام نماز جمعه خشن ظاهر می‌شود، نباید ما را بهت زده کند و نسبت به نماز سست گرداند، مهم آن است که بدانیم جایگاه نماز و بندگی خداوند در کلام خداوند چیست و به جای آن که عیب کار رفتار غلط سیاستمدار را گردن دین بگذاریم، و از نماز دور شویم، اشکال یا اشکالات موجود را در جای دیگری بجوییم و نماز خواندن این افراد را ، یا جدای از سیاستمداری‌شان بدانیم یا به هر حال، جور دیگری تفسیر کنیم. برای ما مهم این است که از اصل دین فاصله نگیریم، چرا که در این صورت این ما هستیم که ضرر می‌کنیم و خدا را از دست می دهیم. دین و نماز برای دنیا و آخرت ماست، نه برای امروز و فردای سیاست ما. باید اینها را از هم تفکیک کنیم و دین خود را از دست این بلاها دور کرده حفظ کنیم.
گاهی هم، مثل گذشته، توجیهات روشنفکرانه برای نماز نخواندن قشر جوان، به زبانشان جاری می شود، مثلا این که انسانیت و رفتار خوب چه ربطی به نماز دارد؟ آدمی باید رفتارش اخلاقی و منشش انسانی باشد، چه نماز بخواند چه نخواند!
در پاسخ باید گفت، این می‌پذیریم که انسانیت و عقل و اخلاق اساس همه چیز است، حتی پذیرش دین. اما این را هم می‌پذیریم که رابطه مثبتی میان نماز و متانت آدمی در کار است، اما تأکید می کنیم که همه نماز برای نقش آن در جلوگیری از فحشا و منکر نیست، بلکه همان طور که خداوند دنبال آن آیه فرموده، اساس ذکر خداست که از همه چیز بزرگتر است. به علاوه، همیشه شرایط اجتماعی، جوری نیست که افراد «آدم» ‌بار بیایند بلکه وجود دین به هر حال مؤثر است. دین اسلام از افرادی که در جاهلیت بودند، یک جامعه جدید و رو به پیشرفت ساخت. با این همه، به عزیزان جوان ما باید گفت آنچه هست این است که نماز یک تکلیف شرعی و الهی است برای حفظ ارتباط با خداوند که صد البته تأثیری هم در رفتار اخلاقی و انسانی آدمی دارد. قبل از هر چیز یک تکلیف الهی است، چیزی که خداوند روی آن تاکید زیادی کرده و آن را معیار بندگی آدمها برای خود قرار داده است.
به هر حال فکر می کنم بیش از حرف نزنم و به این امر بسنده کنم که نماز مهم ترین عبادت، اساسی ترین و بهترین آنهاست، به طوری که خداوند در دهها مورد در قرآن روی آن تاکید کرده و آن را مهم ترین ویژگی مؤمنان بر شمرده است. بنابرین و با وجود این آیات، اگر کسی به قرآن باور داشته باشد، هر گونه توجیهی روشنفکرانه برای گریز از این تکلیف الهی غیر قابل توجیه است و نزد خداوند مقبول واقع نخواهد شد و عذاب الیم الهی را در قیامت در پی خواهد داشت. در قرآن بی توجهی به نماز نشانه ضعف ایمان و نفاق آدمی شمرده شده است. همچنان که در جایی از قرآن آمده است، سبک شمردن نماز کاری بسیار زشت و مستوجب توبیخ خداوند است. در سوره مدثر آیه 41 آمده است: وقتی از «مجرمین در جهنم» پرسش می شود که چه چیز باعث جهنمی شدن شما شد؟ پاسخ می دهند: «ما از نمازگزاران نبودیم». در سوره ماعون می فرماید: وای به حال نمازگزارانی که در نماز خویش سستی می کنند.


در اینجا فقط به چند آیه که در سوره های نخست قرآن در باره نماز آمده اشاره می کنم. چون می دانم حوصله خواندن بیش از این در جوانان ما وجود ندارد. امیدوام که از همین چند آیت قرآنی درس بگیرند و قلبشان برابر خداوند و تکالیف او نرم گردد.


در آیه 3 سوره بقره در تعریف «متقین» گوید: کسانی هستند که ایمان به غیب دارند، نماز بر پای می دارند و زکات می پردازند
در آیه 43 سوره بقره می گوید: نماز را بپای دارید. زکات بپردازید و همراه با رکوع کنندگان، رکوع کنید.
در آیه 44 همین سوره می گوید: از صبر و نماز در کارهایتان کمک بگیرید. البته انجام این کارها برای افراد دشوار است مگر کسانی که خاشع یعنی خدا ترس هستند.
باز در آیه 83 سوره بقره از تعهدی که خداوند از بنی اسرائیل گرفته یاد می کند و این که خداپرست بانشد، به پدر و مادر احترام بگذارند، به افراد فقیر رسیدگی کنند، با مردم خوش رفتاری کنند و نماز به پای دارند و زکات بدهند. و تاکید می کنند که غالب آنان از این کارها خودداری کردند مگر اندکی.
و در آیه 110 سوره بقره هم می گوید: نماز بپای دارید و زکات بدهید. آنچه از این قبیل اعمال خیر برای آخرت ذخیره می کنید نزد خداوند خواهید یافت.
باز در آیه 153 بقره می گوید: ای کسانی که ایمان آورده اید در کارهایتان از «صبر»‌ و «صلات»‌یاری بطلبید.
باز در آیه 177 می گوید: نیکی و خوبی این است که ایمان به خداوند و قیامت داشته باشید ... به یتیمان و مساکین رسیدگی کنید .... و نماز بپای دارید و زکات بپردازید، به عهدتان پای بند باشیند و در مشکلات صبوری بورزید. این افراد راستگویان هستند و این افراد متقین و پرهیزکارانند.
باز در آیه 238 بقره گوید: مراقب نمازهاتان باشید و مخصوصا نماز وسطی ـ ظهر و عصر ـ و در مقابل خداوند خاشع باشید.
باز در ایه 277 گوید: کسانی که ایمان ورزیدند و عمل صالح انجام داند و نماز بپای داشتند و زکات داند، پاداش اینان پیش خداوند است و ترسی و اندوهی نداشته باشند.
در آیه 103 سوره نساء می گوید: وقتی نمازتان تمام شد، نشسته و برخاسته و خوابیده خدا را یاد کنید. آرامش که یافتید نماز را بپای دارید. نماز برای مومنان یک امر واجب و حتمی است.
در آیه 142 نساء می گوید: منافقان کسانی هستند که در صدد فریب خدایند اما خداوند آنان را فریب می دهد. منافقان وقتی نماز می خوانند با کسالت و بی حال نماز می خوانند و فقط برای خودنمایی و بسیار اندک خدای را یاد می کنند.
در آیه 162 نساء می گوید: مومنان عالم و دانشمند، واقعا به تو و انبیاء قبلی ایمان دارند، کسانی هستند که نماز گزارند و زکات پردازند و به خدا ایمان دارند و به قیامت باور دارند. اینها کسانی هستند که پاداش بزرگ به ایشان خواهیم داد.
در سوره مائده آیه 58 با اشاره به کسانی که دین را تمسخر می کنند گوید: اینها کسانی هستند که وقتی شما ندای نماز سر می دید آنها را به استهزاء و بازی می گیرند. دلیلش آن است که اینان از عقل برخوردار نیستند.
در آیه 91 مائده گوید: شیطان در صدد است میان شما دشمنی و کینه بیندازد، با استفاده از شراب و قمار، و شما را از ذکر خداوند و از نماز باز دارد. آیا شما به نهی های خداوند گردن می نهید؟
و در آیه 177 سوره اعراف می فرماید: کسانی که به کتاب خداوند تمسک می کنند و نماز را بپای می دارند، ما اجرا افراد صالح را ضایع نخواهیم کرد.
در آیه سوم سوره انفال می فرماید: مومنان کسانی هستند که وقتی یاد خدا می شود دلشان شاد می‌گردد... کسانی که نماز را بپای می دارند و از آنچه نصیب آنان کرده‌ایم انفاق می کنند.
در آیه 54 توبه در وصف منافقان گوید که اینان هر گاه به نماز ایستادند با کسالت نماز بگذارند.
در آیه 71 توبه ضمن اشاره به این که مومنان برخی ولیّ برخی دیگرند، آنان را کسانی می‌داند که ضمن امر به معروف و نهی از منکر، نماز را بپای دارند و زکات می‌دهند و اطاعت از خدا و رسول می‌کنند و سپس تأکید می کند که رحمت الهی شامل اینان می‌شود.
در آیه 114 سوره هود می گوید که در دو طرف روز و بعد از گذشت بخشی از شب، نماز را بپای دارید. سپس می‌فرماید: خوبیها باعث از بین رفتن بدیها می شود.
در آیه 22 سوره رعد در باره کسانی که به خاطر خداوند صبر می‌ورزند و نماز بپای می‌دارند و ازآنچه به ایشان داده‌ایم آشکار و پنهان انفاق می‌کنند و با رفتار خوب بدی را از بین ببرند، اینها کسانی هستند که آخرت به آنان تعلق دارند.
در آیه 37 سوره ابراهیم آمده است که خداوند، من فرزندانم را در این بیابان بدون کشت و زرع در نزدیک بیت الحرام تو سکنا دادم تا نماز بپای دارند.
و در آیه 40 همین سوره ابراهیم دعا می‌کند: خدایا مرا نماز گزار قرار ده، و فرزندانم را و دعای مرا قبول کن.
در آیه 14 سوره طه خداوند به ابراهیم دستور می‌دهد: نماز را برای یاد من بپای دار.
در آیه 73 سوره انبیاء با اشاره به برخی از انبیاء گذشته آمده است: ما آنان را امامانی قرار دادیم که به دستور ما، به امر هدایت بپردازند و انجام کارهای نیک را به آنان توصیه کردیم و بپای داشتن نماز را و پرداخت زکات را و آنان بندگان ما بودند.
در آیه 41 سوره حج در باره مؤمنان آمده است: اینان کسانی هستند که اگر ما روی زمین قدرتشان بخشیدیم نماز را بپای دارند
ودر آیه 78 سوره حج گوید که ... نماز را بپای دارید و زکات بپردازید و به خداوند پناه برید که او مولای شماست و بهترین مولا و یاور برای شما.
در آیه 37 سوره نور در باره مؤمنان گوید: مردانی هستند که امر تجارت و خرید و فروش آنان را از یاد خدا و بپای داشتن نماز و پرداخت زکات باز ندارد و از روزی در هراسند که قلب و چمشها منقلب می شود.
در آیه 56 نور آمده است: نماز را بپای دارید و زکات بپردازید و از رسول خدا اطلاعت کنید شاید مورد رحمت خداوند قرار گیرید.
در آیه 3 سوره نمل آمده است: مؤمنان کسانی هستند که نماز را بپای دارند و زکات بپردازند و به آخرت ایمان واقعی دارند.
در آیه 45 سوره عنکبوت خطاب به رسول آمده است: کتاب خدا را برای مردم بخوان و و زکات بپردازند و امر به معروف کنند و نهی از منکر.نماز را به پای دار، که هر آینه نماز شما را از فحشا و منکر نهی می‌کند و البته ذکر خداوند بالاتر است.
در آیه 31 سوره رم آمده است: به درگاه خداوند ابانه کنید و از او بترسید و نماز را بپای دارید و از مشرکان نباشید.
در آیه 4 سوره لقمان آمده است: محسنین کسانی هستند که نماز را بپای می‌دارند و زکات می‌دهند و به آخرت ایمان واقعی دارند.
در آیه 17 سوره لقمان، به فرزندش توصیه می‌کند: ای فرزندم نماز را بپای دار و امر به معروف و نهی از منکر کن ودر مقابل آنچه بر تو وارد می‌شود صبوری بورز که این از کارهای استوار است.
در آیة 29 سوره فاطر آمده است: کسانی که کتاب خدا را می‌خوانند و نماز را بپای می دارند و آشکار و پنهان از آنچه روزی به ایشان دادیم صدق می‌دهد، امیدوار به تجارتی باشند که در آن زیان نخواهند کرد.
در آیه 38 سوره شورا آمده است: مومنان کسانی هستند که دعوت پروردگارشان را اجابت کرده‌اند و نماز را بپای داشته‌اند.
ان شاءالله که خداوند همه ما و فرزندان ما را از نماز گزاران قرار دهد و مصداق کسانی نباشیم که آنچه می گوییم خود به آن عمل نکنیم.