مفاسد زبان و مدح خاموشی
حضرت پیغمبر - صلى الله علیه و آله - فرمود که: «هرکه متعهد شود محافظت آنچهمیان دو فک او است که زبان باشد و آنچه میان دو پاى او است، من از براى او بهشت رامتعهد مىشوم» . (کنز العمال، ج 15، ص 806)
و فرمود: «هر که محفوظ باشد از شر شکم و فرج و زبان خود، پس به تحقیق که ازهمه شرور محفوظ است» . (جامع السعادات، ج 2، ص 341)
شخصى به آن حضرت عرض کرد که: «راه نجات چیست؟ فرمود: زبان خود رانگاهدار» . (کنز العمال، ج 3، ص 551)
و دیگرى عرض کرد که: «از چه چیز بیشتر بر من ترسیده شود؟ زبان او را گرفت.وفرمود: این» . (احیاء العلوم، ج 3، ص 94)
و فرمود: «بیشتر چیزى که مردمان را داخل جهنم مىکند زبان است و فرج» . (احیاء العلوم، ج 3، ص 94)
و فرمود: «چون فرزند آدم داخل صبح شود همه اعضا و جوارح او متوجه زبانگردند و گویند: در حق ما از خدا بترس، زیرا: اگر راستباشى همه ما راستیم و اگر توکجشوى همه ما کج مىشویم» . (محجة البیضاء، ج 5، ص 193)
و مروى است که: «هر روز صبح، زبان به اعضا مىگوید: «کیف اصبحتم» چگونهداخل صبح شدید و چگونه استحال شما؟ گویند: اگر تو ما را به حال خود بگذارىامر ما به خیر و خوبى است» . (کافى، ج 2، ص 115)
و نیز از آن حضرت مروى است که: «خدا زبان را عذاب کند به عذابى که هیچ یک ازاعضا و جوارح را آن عذاب نکند.زبان گوید: پروردگارا! مرا عذابى کردى که هیچ یکاز سایر اعضا و جوارح را چنین عذابى ننمودى؟ خطاب رسد که: یک کلمه از تو سرزدکه به مشرق و مغرب رسید که به واسطه آن خونهاى محترم بر زمین ریخته شد.و مالها بهنهب و غارت رفت.و فرج حرام برباد رفت.به عزت خودم قسم که تو را عذابى نمایم کههیچ یک از جوارح و اعضا را چنان عذاب نکنم» . (کافى، ج 2، ص 115)
و حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - فرمود که: «مرد در زیر زبان خود پنهان است، پس هرچه مىگوئى به عقل خود بسنج.پس اگر سخنى باشد که از براى خدا باشدبگو، و الا سکوت کردن بهتر است» . (بحار الانوار، ج 71، ص 285)
و از حضرت صادق - علیه السلام - مروى است که: «هیچ روزى نیست مگر اینکه هرعضوى از اعضا به زبان خطاب مىکند و مىگوید: تو را به خدا قسم مىدهم که ما را بهعذاب نیندازى» . (کافى، ج 2، ص 114) آرى: منشا اکثر محنتهاى دنیویه و مفاسد دینیه آن زبان است.
زبان بسیار سر برباد داده است زبان، سر را عدوى خانهزاد است
صمت و خاموشى ضد آفات و مفاسد زبان
و بدان که: ضد همه آفات زبان و مفاسد آن، صمت و خاموشى است.و کسى راخلاصى از آفات زبان جز به آن نیست.و آن از محاسن «شیم» ، و صاحب آن در نزد همه کس عزیز و محترم است.و باعث جمعیتخاطر و افکار، و موجب دوام هیبت ووقار، و فراغت از براى ذکر و عبادت، و سلامتى در دنیا و آخرت است.
و از این جهتسید رسل - صلى الله علیه و آله - فرمود: «من صمت نجى» .یعنى: «هرکه خاموشى را شعار خود ساخت نجات یافت» .{احیاء العلوم، ج 3، ص 93} و فرمود: «هر که ایمان آورد به خدا و رسول، باید هر سخنى که مىگوید خیر باشد یاخاموش نشیند» . (کنز العمال، ج 3، ص 353)
اعرابى به خدمت آن حضرت آمد عرض کرد: «مرا به علمى دلالت کن که داخلبهشتشوم.فرمود: گرسنگان را سیر کن.و تشنگان را سیراب نماى.پس اگر قدرت براینها نداشته باشى زبان خود را از غیر سخن حق و خیر محافظت کن که به این سبب برشیطان غالب مىگردى» . (احیاء العلوم، ج 3، ص 95)
و فرمود: «چون مؤمن را خاموش و صاحب وقار بینید به او تقرب جوئید کهحکمتبر دل او القا مىشود» . (بحار الانوار، ج 78، ص 312)
و نیز فرمود: «مردم سه طایفهاند: «غانم» و «سالم» و «هالک» . «غانم» کسى است که: ذکر خدا کند.و «سالم» آن است که سکوت را شعار خود سازد.و «هالک» آن است که: به سخنان باطل فرو رود» . (احیاء العلوم، ج 3، ص 95)
روزى شخصى به خدمت آن سرور آمد عرض کرد: «یا رسول الله! مرا وصیتى کن. فرمود: زبان خود را محافظت کن.باز عرض کرد: مرا وصیتى کن.باز فرمود: زبان خودرا محافظت کن.مرتبه سیم عرض کرد: مرا وصیتى کن.باز فرمود: زبان خود رانگاه دار» . (بحار الانوار، ج 71، ص 303)
از عیسى بن مریم مروى است که: «عبادت ده جزء است، نه جزء آن خاموشى است، ویکى در فرار از مردم» . (احیاء العلوم، ج 3، ص 95)
و فرمود که: «پر سخن نگوئید در غیر ذکر خدا، به درستى که: کسانى که بسیار سخن مىگویند دلهاى ایشان را قساوت فروگرفته است و نمىدانند و از آن غافلاند» . (کافى، ج 2، ص 114)
لقمان پسر خود را گفت: «اى فرزند! اگر چنان پندارى که سخن گفتن، نقره است،بدان که: سکوت، طلاست» . (کافى، ج 2، ص 114)
و حضرت امام محمد باقر - علیه السلام - فرمود: «این است و جز این نیست کهشیعیان و دوستان ما زبان ایشان لال است» . (بحار الانوار، ج 71، ص 285)
و از حضرت امام جعفر صادق - علیه السلام - مروى است که: «از جمله حکمتآل داود این بود که: بر عاقل، لازم است که شناسایى با اهل زمان خود داشته باشد.و روبه کار خود آورده باشد.و نگاهبان زبان خود باشد» . (کافى، ج 2، ص 116)
و در کتاب مصباح الشریعه از آن جناب منقول است که فرمود: «خاموشى، کلید هرراحتى است از دنیا و آخرت.و باعثخوشنودى پروردگار، و سبکى حساب روز شماراست.و سبب محفوظ بودن از لغزش و خطا است.و زینت عالم است و پرده جاهل» . (بحار الانوار، ج 71، ص 284)
و بعضى از اصحاب حضرت رسول - صلى الله علیه و آله - سنگریزه به دهان خودمىگذاردند، تا بىاختیار سخن نگویند.چون اراده تکلم به سخنى که از براى خدا بودمىکردند آن را از دهان خود بیرون مىآوردند.و بسیارى از اصحاب آن جناب چوننفس مىکشیدند نفس کشیدن ایشان چون نفس کشیدن غریق بود.و سخن گفتن ایشانشبیه به سخن گفتن مریض بود.این است و جز این نیست که: سبب هلاکتخلق، و نجات ایشان، تکلم و خاموشى است.پس خوشا به حال کسى که عیب کلام را بشناسد وفواید خاموشى را بداند.به درستى که: خاموشى از اخلاق انبیا، و شعار اصفیا است. (بحار الانوار، ج 71، ص 284)
از آن حضرت مروى است که: «خاموشى، درى است از درهاى حکمت.پس هر کهدهان خود را بست، در حکمتبر او گشوده مىشود» . (بحار الانوار، ج 71، ص 288)
این دهان بستى دهانى باز شد گو خورنده لقمههاى راز شد