موارد مختلف اجرای عدالت در امورات زندگی در قران و روایات

عدالت در ستایش و انتقاد از دیگران

* حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: «الثَّناءُ بِاکْثَرَ مِنَ الاستِحقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصیرُ عَنِ الاسْتِحقاقِ عَىٌّ او حَسَد» « نهج‏البلاغه، حکمت 347» اگر کسى را بیش از اندازه لیاقت مدح کردید، چاپلوس خواهید بود و

اگر شهامت مدح کردن را به مقدار لازم نداشتید، معلوم مى‏شود یا عاجز هستید و یا حسود که روحتان تحمّل مدح دیگران را ندارد.

بنابراین ما باید در مدح دیگران عدالت و انصاف را مراعات کنیم و گرنه به یکى از دو عیب گرفتاریم.

* در انتقاد هم باید عدالت مراعات شود؛ حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: «الِافراطُ فِى المَلامَةِ یَشُبُّ نیرانَ اللَّجاج» « بحارالانوار، ج 77، ص 232» زیاده‏روى در سرزنش، سبب شعله‏ور شدن آتش لجاجت شده و اثر معکوس دارد.

عدالت در اظهار محبّت‏

در مورد اظهار محبّت به فرزندان نیز پدران و مادران باید دقیق باشند، زیرا محبّت بیش از انداره، سبب لوس شدن فرزند مى‏شود.

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: واى بر پدران و مادران آخر الزّمان که علاقه زیاد و راحت‏طلبى آنها براى فرزندان خود، باعث خودخواهى و بیزارى فرزندان مى‏شود. « مستدرک، ج 15، ص 164»

البتّه در حدیث مى‏خوانیم: «مَنْ کانَ لَهُ ولدٌ صَبّا» « کافى، ج 6، ص 49» هر که کودکى دارد باید خودش نیز همچون کودک رفتارى کودکانه داشته و با او مأنوس و همگام شده و بدین وسیله نیازهاى روحى او را تأمین نماید.

عدالت در مخارج زندگى‏

اسلام در تأمین هزینه‏هاى زندگى همچون سایر موارد راه میانه را پیشنهاد کرده و خداوند در ستایش بندگان شایسته خود مى‏فرماید: «وَالَّذینَ اذا انْفَقُوا لَم یُسرِفُوا وَ لَم یَقتُرُوا وَ کانَ بَینَ ذلِکَ قَواماً» « فرقان، آیه 67» آنان به هنگام انفاق، نه مرتکب اسراف مى‏شوند و نه تنگ نظرى و بخل نشان مى‏دهند بلکه راه میانه را در نظر مى‏گیرند.

خداوند به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله سفارش مى‏کند: «لا تَجعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً الى‏ عُنُقِکَ وَ لا تَبسُطها کُلَّ البَسطِ» « اسراء، آیه 29» در انفاق، دستت را به گردن قفل نکن (کنایه از اینکه بخل نورز) و از سوى دیگر هر چه را هم که دارى انفاق مکن، چون ممکن است پس از چندى نیازمند شوى.

مسأله میانه‏روى در زندگى، تحت عنوان «الاقتصادُ فى المَعیشَة» در روایت ما زیاد مورد عنایت قرار گرفته است.

عدالت در محیط خانه‏

قرآن مى‏فرماید: اگر مى‏ترسید که نتوانید میان چند همسر به عدالت رفتار کنید، به یک همسر اکتفا کنید. «فانْ خِفْتُمْ الّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً» « نساء، آیه 3» آرى، کسى حقّ گرفتن بیش از یک همسر را دارد که بتواند در جهات مختلف زندگى، عدالت را مراعات کند.

عایشه یکى از همسران پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏گوید: پیامبر هیچ یک از زنان را بر دیگرى ترجیح نمى‏داد و با همه با تساوى رفتار مى‏کرد، هر روز به همه سر مى‏زد و احوالپرسى مى‏کرد ولى خوابیدن در اتاق هر یک‏نوبتى بود و اگر مى‏خواست نوبتى را جابه جا کند اجازه مى‏گرفت. حتّى در اواخر عمر که کسالت داشتند، عدالت را در میان همسران خود مراعات مى‏کردند و بستر خود را هر شب به اتاقى که مربوط به آن همسر بود انتقال مى‏دادند. « نظام حقوق زن در اسلام، ص 354»

عدالت در برنامه روزانه‏

در اسلام سفارش شده که ساعات شبانه روز خود را براى چند موضوع تقسم کنید، ساعاتى را براى کار و ساعاتى را براى عبادت و ساعاتى را براى استراحت و تفریح و لذّت حلال اختصاص دهید تا بدین وسیله نیازهاى مادّى و معنوى شما تأمین شود. « نهج‏البلاغه، حکمت 390»

در برنامه‏ریزى نه دنیا باید فراموش شود و نه آخرت. در قرآن 55 بار کلمه دنیا و به همین تعداد کلمه آخرت آمده است،بین دنیا و آخرت باید توازن برقرار باشد.

این دستورات، نشان دهنده جامعیّت اسلام است. هر یک از مکتب‏هاى مختلف چیزى را اصل قرارداده و سایر مسایل را فراموش کرده‏اند. امام حسین علیه السلام در شب عاشورا، هم نماز مى‏خواند، «انّى احبّ الصلوة» « لهوف، ص 86» و هم شمشیرش را تیز مى‏کرد.

پیامبر، هم کار فردى انجام مى‏داد «و کان یأمر اهله بالصلوة» « مریم، آیه 55» و هم کار جمعى‏ «و کان رسولا نبیّا» « مریم، آیه 51» او رسالت عمومى‏دارد.

امیرمؤمنان علیه السلام، هم در کارهاى خانه، حضرت زهرا علیها السلام را کمک مى‏کرد و هم در میدان جنگ شمشیر مى‏زد. دانشجو و طلبه‏اى موفّق است که در کنار دروس تئورى وارد میدان عمل نیز بشود.

عدالت در توزیع‏

حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: «انَّ لِلَاقصى‏ مِنهُم مِثْلَ الَّذى لِلَادنى‏» « نهج‏البلاغه، نامه 53» سرمایه و بیت‏المال مسلمین براى دورترین نقاط کشور باید همان قدر تقسیم شود که براى نزدیک‏ترین نقاط تقسیم مى‏شود.

بودجه مملکت باید به طور یکسان صرف تمام مردم شود و نباید کسانى که به مرکز حکومت نزدیک‏ترند از سهم بیشترى استفاده کنند.

اولین پیام حضرت شعیب پس از دعوت به توحید و نبوّت، رعایت عدل در توزیع و هشدار به کم فروشان بود: «اوْفُوا الکَیْلَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الُمخْسِرینَ وَ زِنُوا بِالقِسطاسِ المُستَقیمِ وَ لا تَبْخَسُوا النّاس اشیائَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِى الارْضِ مُفْسِدینَ» « شعراء، آیات 181 تا 183» در پرداخت حقّ مردم پیمانه را تمام دهید و از آن چیزى کم نگذارید و با ترازوى درست وزن کنید و از مقدارى که باید پرداخت کنید چیزى کم نگذارید و به واسطه کم فروشى در زمین فساد نکنید.

در سوره مطفّفین مى‏خوانیم: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» واى بر کم‏فروشان، که در گرفتن جنس کامل مى‏گیرند و در دادن جنس کم مى‏دهند.

عدالت در بهره‏گیرى و مصرف‏

در مقدار مصرف نیز همگان باید عدالت را مراعات کنند، قرآن صریحاً در آیاتى چند چنین مى‏فرماید:

«کُلُوا مِن ثَمَرِهِ اذا اثْمَر و آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِه» « انعام، آیه 141» همین که درختان، میوه دادند، هم از آن استفاده کنید و هم سهم محرومان را در همان روزِ چیدن میوه‏ها بپردازید.

«کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» « اعراف، آیه 31» بخورید و بیاشامید ولى اسراف نکنید.

«کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ لا تَطْغَوا فیهِ» « طه، آیه 81» از غذاهاى دل پسندى که روزىِ شما کردم استفاده کنید و در بهره‏گیرى، راه طغیان و تجاوز را پیش نگیرید.

حضرت على علیه السلام در بیان صفات ونشانه‏هاى افراد با تقوا مى‏فرماید: «وَ مَلْبَسُهُمُ الاقْتِصادُ» « نهج‏البلاغه، خطبه 193» آنان از لباس ساده استفاده مى‏کنند.

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: «لَو اقتَصَدَ النّاسُ فِى الْمَطْعَمِ لاسْتَقامَتْ ابْدانُهُمْ» « بحارالانوار، ج 62، ص 266» اگر مردم در مصرف غذا میانه‏روى کنند بدنشان پایدار و سالم مى‏ماند.

علاوه بر مقدار مصرف، قرآن روى چگونگى آن هم تکیه کرده، مى‏فرماید: غذاى شما باید حلال و طیّب و دل‏پسند باشد. « انفال، آیه 69» ودر تهیّه آن تقوا رعایت شود.

عدالت با حیوانات‏

در مکتب اسلام، در مورد حیوانات نیز، به رفتار محبّت‏آمیز و منطبق با عدالت سفارش شده است. امیرمؤمنان علیه السلام به مأمور وصول زکات، دستور مى‏دهد که هنگام آوردن شترهاى زکات، به نوبت و عادلانه بر شترهایى که بابت زکات دریافت‏ نموده، سوار شود. «و لیعدل بین صواحباتها» « نهج‏البلاغه، نامه 25»

عدالت نسبت به کفّار و دشمنان‏

در اسلام، اجراى عدالت نه تنها درباره دوستان و مؤمنان، که درباره دشمنان در حال جنگ نیز سفارش شده است:

1- «فَمَن اعْتَدى‏ عَلَیکُم فَاعْتَدُوا عَلیهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‏ عَلَیکُم وَاتَّقُوا اللّه» « بقره، آیه 193» اگر به شما تعدّى و تجاوزى صورت گرفت، تنها به همان مقدار مى‏توانید مقابله به مثل کنید.

عدالت در جنگ به معناى ترس و زبونى و تسلیم در برابر دشمن نیست، بلکه اگر آنان حمله کردند شما مقابله به مثل کنید.

2- «وَ مَن قُتِلَ مَظْلوماً فَقَد جَعَلنا لِوَلیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فِى القَتْل» « اسراء، آیه 33» هر که بى تقصیر و مظلومانه کشته شود براى ولىّ او تسلّط و اختیار قرار داده‏ایم که اگر خواست قصاص کند و انتقام بکشد و اگر خواست خون بها بگیرد و عفو کند، لکن اولیا و سرپرستان مقتول حقّ ندارند در انتقام و قصاص، اسراف و زیاده روى کنند.

این آیه اشاره به یکى از تعصّبات زمان جاهلیّت دارد که اگر شخصى از قبیله و فامیلى کشته مى‏شد، تمام قبیله به خونخواهى او به پا مى‏خاستند و تا چند نفر را به انتقام همان یک نفر نمى‏کشتند، آرام نمى‏گرفتند، قرآن در برابر این تعصّب نابجا به عدالت دستور مى‏دهد و مى‏فرماید: «فَلا یُسْرِف فِى الْقَتْلِ» « اسراء، آیه 33» در قصاص و انتقام زیاده‏روى نکنید، شما تنها حقّ دارید قاتل را به سزاى عمل خود برسانید.

حضرت على علیه السلام پس از ضربت خوردن، به دو فرزند عزیزش امام حسن و امام حسین علیهما السلام وصیّت کرد: «لا تَقْتُلُنَّ بى الّا قاتِلى‏» به خاطر کشته شدن من دست به قتل عام نزنید بلکه تنها قاتلم- ابن ملجم- را بکشید و سپس مى‏فرماید: «فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ» « نهج‏البلاغه، نامه 47» او یک ضربت به من زد شما هم یک ضربت به او بزنید.

3- «لا یَنهاکُم اللّه عَن الَّذینَ لَم‏یُقاتلُوکُم فى الدّینِ و لَم یُخْرِجُوکُم مِن دِیارِکُم ان تَبَرُّوهُم وَ تُقْسِطُوا الَیهِم انَّ اللّهَ یُحِبُّ المُقسِطینَ» « ممتحنه، آیه 8» خداوند از احسان و نیکویى و انصاف نسبت به کسانى که در کار دین با شما جنگ نکرده‏اند و شما را از دیارتان بیرون نکرده‏اند منع نمى‏کند. شما نسبت به این کافران که بى آزارند به عدالت و انصاف رفتار کنید که خداوند اهل انصاف را دوست دارد.

در صدر اسلام مسلمانى دزدى کرد، همین که متوجّه آشکار شدن موضوع شد، جنس مسروقه را به داخل خانه یک یهودى پرتاب کرد. آیه نازل شد که یهودى در این ماجرا بى‏تقصیر است.

اسلام مى‏گوید: یهودى بى‏تقصیر را رها کنید ولى بر مسلمانى که دزدى کرده، حدّ جارى کنید.

4- «وَ انْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِه» اگر اهل عفو و صبر نیستید و بنا دارید حتماً عقوبت کنید پس عقوبت کنید همانند آنچه خودتان مورد عقوبت قرار گرفته اید نه سخت تر، در عین حال اگر صبر کنید بهتر است. «وَ لَئِنْ صَبَرْتُم لَهُوَ خَیْرٌ لِلصّابِرینَ» « نحل، آیه 126»

5- «لا یَجْرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ الّا تَعْدِلُوا» « مائده، آیه 7» دشمنى با ملّتى، شما را به بى عدالتى وادار نکند.

6- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله گروهى را براى روشن شدن تکلیف یهودیان خیبر به آن منطقه فرستاد. یکى از یهودیان اموال خود را در پناه کوهى قرار داد و به استقبال مسلمانان آمد و اظهار اسلام کرد. بعضى از مسلمانان گفتند: اسلام او از روى تزویر و حیله است، او به خاطر ترس از جان و اموال خود اظهار اسلام مى‏کند و او را کشتند، آیه نازل شد: «لاتَقُولُوا لِمَنْ القى‏ الَیکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤمِناً تَبتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا» « نساء، آیه 94» به شخصى که اظهار اسلام مى‏کند نگویید تو مسلمان نیستى تا بدین وسیله راه کشتن او را نزد خود هموار کنید و او را به ناحقّ بکشید واموال او را به غنیمت برید، از این‏ قضاوت‏هاى عجولانه دورى کنید.

البتّه معناى این حرف زودباورى و تسلیم در برابر حیله دشمن هم نیست، زیرا در پایان همین آیه سفارش شده که در چنین مواردى لازم است تحقیق کنید؛ نه در کشتن عجله کنید و نه ساده‏لوحانه به هر اظهار ایمانى دل ببندید، بلکه راه میانه که همان تحقیق وبررسى است واین است مکتب ما در برخورد با مخالفان که نسبت به افراد بى‏آزار، عدالت و محبّت و نسبت به افراد موذى عقوبت و جزاى به مثل شود.