چرا حضرت على بعد از به دست گرفتن حکومت فدک را بر نگرداند ؟ 

پاسخ :

حضرت على علیه السلام به خاطر جو ناسالمى که توسط خلفاى پیشین فراهم شده بود  و در جامعه بسیارى از بدعت ها جاى سنت ها را گرفته بود و بسیارى از حقایق اسلامى دستخوش تغییر شده بود به طورى که امام شافعى در کتاب ام از وهب بن کیسان نقل مى کند :

 کلّ سنن رسول اللّه قد غیّرت حتى الصلاة. 

کتاب الام:1/208.

یعنى تمام سنت و شریعت پیامبر گرامى حتى نماز هم  تغییر یافته است

امام مالک از جدش مالک نقل مى کند که گفته:

ما أعرف شیئاً مما أدرکت الناس إلا النداء بالصلاة. الموطّأ: 1/93 وشرحه: 1/122.

از مردم جز دعوت به نماز ، چیزی  را نمى بینم .

حسن بصرى از علما وفقهاى بزرگ اهل سنت مى گوید:

لو خرج علیکم أصحاب رسول اللّه ما عَرَفوا منکم إلاّ قبلکتم. جامع بیان العلم: 2/244.

اگر صحابه پیامبر به میان شما بیاید از اسلام شما  جزاین که به طرف قبله مى ایستید چیز دیگری  مشاهده نخواهد کرد.

از همین رو است طبق روایت بخارى در صحیح خود از عمران بن حصین صحابى پیامبرکه  در بصره  وقتى پشت سر  على بن ابى طالب علیه السلام نماز مى خواند ،  مى گوید: نماز على یاد آور نمازى است که با پیامبر گرامى گرامى به جاى مى آوردیم.

عن عمران بن حُصین قال : صلّى مع على بالبصرة فقال: ذَکَّرنا هذا الرجل صلاة کنّا نصلّیها مع رسول اللّه صلى اللّه علیه وسلم. صحیح البخارى: (161 ح784) ، 1/200ط. دار الفکر ـ بیروت الاوفست عن طبعة دار الطباعة باستانبول. باب إتمام التکبیر فى الرکوع من  کتاب الأذان.

ومشابه این روایت را از مطرف بن عبد اللّه نقل مى کند که مى گوید:

صلیت خلف على بن أبى طالب أنا وعمران بن حصین فکان إذا سجد کبر وإذا رفع رأسه کبر وإذا نهض من الرکعتین کبر فلما قضى الصلوات أخذ بیدى عمران بن حصین فقال : لقد ذکّرنى هذا صلاة محمد صلى اللّه علیه وسلم أو قال : لقد صلّى بنا صلواة محمد صلى اللّه علیه وسلم. صحیح البخارى: (162 ح 786) ، 1/191 ، باب إتمام التکبیر فى السجود.

ودر صحیح مسلم آمده:

عن مُطَرِّف قال : صلیت أنا وعِمران بن حُصین خلف على بن أبى طالب فکان إذا سجد کبر وإذا نهض من الرکعتین کبر فلما انصرفنا من الصلاة قال : أخذ عمران بیدی  ، ثم قال : لقد صلى بنا هذا صلاة محمد صلى اللّه علیه وسلم أو قال : قد ذکّرنى هذا صلاة محمد صلى اللّه علیه وسلم.

 صحیح مسلم: 2/8 طبعة دارالفکر ـ بیروت ، (1/ 169 ح 393) باب إثبات التکبیر من کتاب الصلاة.

باتوجه به نکات یاد شده معلوم مى شود که در اثر انحراف جامعه اسلامى از مسیر خود و کنار گذاشتن خلیفه و جانشین بحق پیامبر گرامى (ص) و روى کار آمدن کسانى که صلاحیت نداشتند  ،  چه مشکلاتى بر سر شریعت اسلام آمده است.

و على (ع) احساس نمود که اگر چنان که بخواهد ناهموارى هاى گذشته اصلاح نماید و بدعت ها را برگرداند جامعه آن روز تاب تحمل آن را ندارند.

به عنوان نمونه:  نماز تراویح که توسط خلیفه دوم تاسیس شد و بنا به نقل بخارى عمربا صراحت گفت:

نعم البدعة

 چه بدعت خوبى است .

صحیح بخارى ج 1 ص 342 .

حضرت على علیه السلام در زمان حکومت خویش  در  به امام حسن دستور داد که مردم را از خواندن این نماز مستحبى به جماعت ، جلوگیرى کند ولى مردم همه فریاد در آوردند :

وا عمراه  ، وا عمراه ،

به دنبال آن حضرت امیر علیه السلام فرمود:

 قل لهم صلوا

به آنان بگویید به هرنحوى که مى خواهید نماز بخواهید .