حسن معاشرت با مردم

اخلاق اجتماعی پیامبر اکرم  

بنابراین نُمودهای مردم داری از این قرار است:

1. عیادت بیمار

از بهترین اعمال که بر آن پاداش فراوانی مترتب است و سبب رضای الهی و مخلوق است، «عیادت بیمار» است. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم  همواره در کنار مردم و در غم و شادی با مردم شریک بودند، در تشییع جنازه و عیادت مریض شرکت می کردند و دیگران را به این امر توصیه می نمودند.

«عودوا المریض و اتّبعوا الجنائز تذکّرکم الآخرة »[5]، «به عیادت بیمار بروید و در تشییع جنازه شرکت کنید، که شما را به یاد آخرت می اندازد.»

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم  شیفتة یاری رساندن به مردم بود، چنان که گاه زندگی اش را در این راه می گذاشت.[6]امام علی(علیه السلام) درباره پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم  جمله ای دارند، به این عبارت که«طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ یَضَعُ ذَلِکَ حَیْثُ الْحَاجَةُ إِلَیْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْیٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُکْمٍ وَ یَتَتَبَّعُ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَیْرَةِ ،»؛[7]« پیامبر  صلی الله علیه وآله وسلم  طبیبی است که برای درمان بیماران سیار است. مرهم های شفا بخش او آماده و ابزار داغ کردن زخم ها را گداخته، برای شفای قلب های کور و گوش های ناشنوا و زبان های لال، آماده و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان است.» بنابراین پیغمبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم  از سرِ دلسوزی و مهربانی و خدمت به مردم به این قانع نبودند که مردم خودشان مراجعه کنند، بلکه حضرت پیشقدم می شدند و ایشان سراغ مریض های اخلاقی و معنوی می رفتند و به قول استاد شهید مطهری که تعبیر خود امیرالمؤمنین (ع) هم هست. در یک دستش مرهم بود و در دست دیگرش میسم. یعنی آلت جراحی، آلت داغ کردن. آنجا که با مرهم می شد معالجه بکند معالجه می کرد ولی جاهایی که مرهم کارگر نبود، دیگر سکوت نمی کرد.[8]

2. صبر و بردباری

یکی از اموری که در توفیق یافتن انسان دخالت زیادی دارد و شرط موفقیت در کارها بالاخص در کارهای بزرگ است، حوصله و صبر زیاد است.[9]

یکی از عوامل موفقیت رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  صبر ایشان بود. بدون تردید کسانی می توانند کشتی در ورطه غرق و نابودی شدن جامعه را نجات دهند که مجهز به لنگر سنگین صبر و استقامت باشند. پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم  با انواع تهمت ها، توهین ها و جسارت ها به ساحت مقدسشان روبرو بودند. از جمله: (دیوانه[10]، شاعر[11]، ساحر[12]و...) خطاب نامیدن پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم  از سوی مشرکان حجاز که هیچ یک از آن توهین ها حضرت را از ادامه راهش باز نداشت. مثلاً: شخصی به نام طارق محاربی می گوید: « رایت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم  بسوق ذی المجازه فمرّ و علیه جبّه له حمراء و هو ینادی بأعلی صوته: یا ایها الناس، قولوا: لااله الا الله تفلحوا و رجل یتبعه بالحجاره و قد أدمی کعبیه و عرقوبیه و هو یقول: یا ایها الناس لاتطیعوه فانه کذّاب!»[13]، «رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  را در بازار ذوالمجاز دیدم که جبه ای قرمز رنگ پوشیده است و می رود و با صدای بلند می گوید: ای مردم، بگویید معبودی جز الله نیست تا رستگار شوید و مردی از پی او سنگ می انداخت و قوزک ها و پشت پاشنه های پایش را خونی کرده بود و می گفت: ای مردم، به حرفش گوش ندهید، او دروغگوست.» همچنین خار و خاشاک بر سر راه و سر مبارک ایشان می ریختند. همچنین سه سال رنج طاقت فرسای شعب ابی طالب، سنگ خوردن در سفر به طائف، و از همه بزرگتر جهل و نادانی مردم و حلم و بردباری ایشان در برابر پیشامدهای سخت و ناگوار و در هنگام شنیدن سخنان زشت پایداری و تحمل کردند که در اثر این اخلاق اجتماعی ایشان به تدریج بر مشکلات، ناملایمات و ناهنجاری های اجتماعی غلبه نمودند و تلخی ها و مرارت ها در اثر صبر و بردباری پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم  به شیرینی و پیروزی مبدل شد. شاید به یک اعتبار می توان گفت که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم  در سرزمین خون و ظلم و درمیان فقر و جنگ و جهل و اسارت و در دل تاریکی ها همین که انسانهایی همچون ابوذر، سلمان و بلال و ... را با حوصله و صبر تربیت کردند، کاری شبیه به معجزه بود.[14]

رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  در حدیثی می فرمایند:«ِ فَالصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِیبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ فِی الْخَیْرَاتِ »[15]؛ «صبر چهار شعبه دارد: شوق و ترس و زهد و انتظار، هرکه شوق بهشت داشته باشد، از شهوات دست کشد و هرکه از آتش بترسد، از حرامها خویشتن را نگه دارد و هرکه به دنیا بی اعتنایی ورزد، گرفتاریها را به چیزی نگیرد و هرگاه منتظر مرگ باشد، در کارها خیر بکوشد.»

3. فرو خوردن خشم

خشم، کلید هر بدی و اخگری از شیطان است. در تزاحم و پستی و بلندی زندگی، ناچاراً انسانها با یکدیگر دچار اصطکاک و اختلاف می شوند، آن چیزی که باعث می شود تا بعداً از طرف مقابل پوزش خواهی و تعدی در حقوق او نکرده باشیم، فروخوردن غضب است. پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم  هیچگاه به خاطر منافع شخصی غضب برکسی نکردند. غضب آن حضرت فقط در مصالح و مسائل اسلام خلاصه می گشت. چنانکه امام علی(ع) در مورد غضب پیامبر خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  می فرمایند:«لَا تُغْضِبُهُ الدُّنْیَا وَ مَا کَانَ لَهَا فَإِذَا تُعُوطِیَ الْحَقُّ لَمْ یَعْرِفْهُ أَحَدٌ وَ لَمْ یَقُمْ لِغَضَبِهِ شَیْ ءٌ حَتَّى یُنْتَصَرَ لَهُ »[16]، «پیامبر خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  برای دنیا به خشم نمی آمد اما هرگاه حق او را به خشم می آورد، هیچ کس او را نمی شناخت و هیچ چیز نمی توانست جلو خشم او را بگیرد تا آن گاه که انتقام (حق را) می گرفت.»

بنابراین در جایی که بر اثر نادانی، توهین و یا ایشان را مسخره و تحقیر می کردند، رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  طبق آیه«ِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنین »[17]، «و خشم خود را فرو می خورند و از لغزش مردم در می گذرند، اینان نیکوکارند و خدا نیکوکاران را دوست می دارد. با آنها رفتار می نمودند و در روایتی می فرمایند:« الْغَضَبُ یُفْسِدُ الْإِیمَانَ کَمَا یُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَل »[18]،«خشم، ایمان را تباه می کند همان گونه که سرکه عسل را.»

4. عفو و گذشت

معمولاً لجاجت و کینه توزی، مخصوص روح های حقیر و همت های پایین است. رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  برای پیشبرد رسالت و اهداف والای اسلام از خطا و لغزش دیگران درباره شخص خودشان می گذشتند. یکی از اصحاب به نام انس می گوید:«کَانَ یَمْشِی وَ مَعَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ فَأَدْرَکَهُ أَعْرَابِیٌّ فَجَذَبَهُ جَذْباً شَدِیداً وَ کَانَ عَلَیْهِ بُرْدٌ نَجْرَانِیٌّ غَلِیظُ الْحَاشِیَةِ فَأَثَّرَتِ الْحَاشِیَةُ فِی عُنُقِهِ ص مِنْ شِدَّةِ جَذْبِهِ ثُمَّ قَالَ یَا مُحَمَّدُ هَبْ لِی مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِی عِنْدَکَ فَالْتَفَتَ إِلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ ص فَضَحِکَ وَ أَمَرَ بِإِعْطَائِ »[19]من با رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  راه می رفتم و حضرت بردی نجرانی با حاشیه ای زبر و درشت بر تن داشت. عربی بادیه نشین از راه رسید و ردای ایشان را محکم کشید. من به گردن پیامبر  صلی الله علیه وآله وسلم  نگاه کردم دیدم حاشیه رداء، از شدت کشیدن، روی گردن حضرت ردّ انداخته است. آن بادیه نشین سپس گفت: ای محمد، دستور بده از مال خدا که نزد توست به من بدهند. پیامبر  صلی الله علیه وآله وسلم  به طرف او برگشت و خنده ای کرد و سپس دستور داد به او چیزی عطا کنند.» بنابراین در سایه ی لطف و گذشت پیامبر گرامی اسلام  صلی الله علیه وآله وسلم  بود که مسلمانان درس اخوت و برادری را آموختند تا کینه ها و نفرت ها را به محبت و دوستی و عفو یکدیگر در مقابل لغزش های جزئی و احتمالی بدل سازند.

5. تواضع  و خاکساری  

رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم   در تمام دوران زندگی پر برکتشان با مردم از روی تواضع و به دور از فخر فروشی و تکبر رفتار کردند. ایشان در اوج قدرت و در دوران حاکمیت نیز فروتنانه با مردم برخورد می نمودند. آن حضرت با مردم بدون هیچ گونه تشریفات و هیمنه سازی ها و خود را به رخ کشیدن ها، نشست و برخاست می کردند. پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم  همواره مردم را به این نکته پرهیز می دادند که با او رفتاری همچون رفتار با پادشاهان مغرور و متکبر نداشته باشند. ابن مسعود می گوید:« أَتَى النَّبِیَّ ص رَجُلٌ یُکَلِّمُهُ فَأُرْعِدَ فَقَالَ هَوِّنْ عَلَیْکَ فَلَسْتُ بِمَلِکٍ إِنَّمَا أَنَا ابْنُ امْرَأَةٍ کَانَتْ تَأْکُلُ الْقَد »[20]؛ «مردی به حضور رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  رسید و از هیبت وی به لرزه افتاد. پیامبر به او فرمود: آرام باش، من پادشاه نیستم، من پسر زنی از قریش هستم که گوشت خشکیده می خورد.» در اثر برخورد مهربانانه و فروتنانه ایشان بود که دلها را با محبت فتح کردند و یارانی رشید و فروتن، تربیت و هدایت نمودند.

6. خوش رویی

انسان ها در مواجهه با یکدیگر، پیش از هر سخن و عملی، نحوه گفتار و رفتارشان نقش تعیین کننده ای دارد. خوش رویی کلید اصلی برای فتح دلها و برقراری محبت و دوستی است که با نمایش و استارت تبسّم آغاز می شود. رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم  به خوبی به این فضیلت متعالی آراسته بودند. بنابراین هنگامی که آدمی برای کمک به مردم، ثروت و امکاناتی ندارد، شاید خوش رویی بهترین وسیله پذیرایی از دیگران و مناسب ترین سلاح در کاستن درد و آلام و مشکلات مردم می باشد.

7.معاشرت با مردم

انسان ها در ارتباط و معاشرت با یکدیگر مسئولیت ها، حقوق و وظایفی دارند. شاید بزرگترین عنصر کلیدی برای فتح دلها و اثرگذاری در دیگران، رعایت یک سری نکات ساده و در عین حال پیچیده است که امروزه از آن به عنوان مهارت های ارتباطی نام برده می شود. رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  با توجه به مقتضیات و شرایط آن عصر، این امکانات، تجهیزات و وسایل صوتی و تصویری و تکنولوژی عصر کنونی را نداشتند ، اما آن چنان شیفتة هدایت و نجات مردم از جهل و خرافات بودند که تمام لحظات و عمر شریف ایشان در این راه پُر ارزش و مقدس سپری شد. وجود مقدس پیامر رحمت  صلی الله علیه وآله وسلم  اسوه ای ماندگار و همیشگی در طول تاریخ و برای آیندگان است که با تأسی به سلوک معنوی و نوع برخورد ایشان با قشرهای مختلف جامعه، هرگونه بهانه جویی، اهمال کاری و جبر گرایی را از دست کسانی که می خواهند طریق آن حضرت را در زندگی اجتماعی نپیمایند، می گیرد.و به قول صائب تبریزی:

یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت     در بند آن مباش که مضمون نمانده است

8. نفی تکلّف

تکلّف، در لغت به معنای رنج بر خود نهادن و کاری را به مشقّت انجام دادن تحمل کردن امری با رنج و سختی و خلاف عادت.

رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  از هر گونه به تکلف انداختن مردم پاک و منزه بود و در تمام شئون زندگی خود بی تکلفی را رعایت می کردند. ایشان مانند شاهان و اشراف سخن نمی گفت و از رفتار پرطمطراق و تشریفاتی به دور بود. آنچه در رفتار کردار و نوع نشست و برخاست و همه ی کارهای آن حضرت  صلی الله علیه وآله وسلم  جلوه بیشتری داشت؛ سادگی راحتی و بی آلایشی برخورد پیامبر  صلی الله علیه وآله وسلم  با دیگران بود.پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله وسلم  می فرمود:« نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْأَوْلِیَاءِ بِرَاءٌ مِنَ التَّکَلُّف»؛ « ما گروه پیامبران و امنای پروردگار و پرهیزکاران از تکلف به دوریم.»

جامعه دینی ما اگر بخواهد اکثر مشکلاتش رفع بشود باید این سیره اجتما عی رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  را سرلوحه برنامه هایش قرار دهد. بنابراین به هر بهانه و توجیهی( امنیتی-مشغله ی کاری زیاد-داشتن جلسه و ...) نباید بین مردم و مسئولان فاصله بیفتد. در اثر تکلّف و تشریفات زاید توفیق رسیدگی به احوال و حوایج همنوعان و خدمت رسانی بهتر به آنان از مسئولان سلب می گردد.

9. اجرای مساوات

یکی از شاخصه های مردم داری، اجرای مساوات در بین مردم و ارزش گذاری انسانها براساس تقوا و معرفت است.پیامبر خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  حتی در نگاه کردن به اصحاب خویش مساوات رعایت می کردند و یا در حلقه ای که اصحاب می نشستند؛ هیچ تفاوتی میان او و اصحابش دیده نمی شد.

عرب را بر عجم و سفید پوست را بر سیاه پوست و اشراف زاده را بر خدمتکار مقدم نمی نمود و می فرمود:« ائْتُونِی بِأَعْمَالِکُمْ لَا بِأَنْسَابِکُمْ » ؛ «  عمل های خود را نزد من آورید نه نسب هایتان را»اجرای تمام اقسام مساوات در همه زمینه ها اعم از مساوات در تقسیم بیت المال مساوات در پرداخت مالیات های اسلامی( زکات- خمس – صدقات و ...) مساوات در فرا خواندن همه مردم به تحصیل علم و مساوات در تصدی مسئولیت ها بر اساس اهلیت و شایستگی و ... مدّ نظر رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  بود.

پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم  با اعلام و اجرای مساوات در واقع دیدگاه طبقاتی و برتری جویی های کاذب و دروغین و نیز مقدم کردن ثروتمندان بر فقرا را نفی کردند و همگان در برابر قانون الهی مساوی بودند به عنوان مثال زنی از اشراف سرقت کرده بود و زمانی که این مسئله ثابت شد، رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم  فرمان به مجازات او داد؛ عده ای نزد حضرت آمده و وساطت می کردند تا حکم درباره او اجرا نشود اما پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم  بر مساوات در اجرای قانون تاکید کرده و فرمودند: « إنّما أهلک الّذین من قبلکم أنّهم کانوا إذا سرق فیهم الشّریف ترکوه و إذا سرق فیهم الضّعیف أقاموا علیه الحدّ.»؛ « آنانکه پیش از شما بودند تنها به سبب چنین تبعیض هایی هلاک شدند؛ زیرا حدود را بر فرو دستان اجرا می کردند و اشراف و بزرگان را رها می ساختند.»

10. اهتمام به امور مستضعفان و محرومان

رفتار و مشی رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم رفتاری مبرّا از هر نوع رفتار ملوکانه و مستکبرانه بود. این مسئله باعث شده بود تا ایشان به راحتی با اقشار ضعیف جامعه ارتباط نزدیک داشته باشند.آنچه از سیره و سلوک اجتماعی پیامبر  صلی الله علیه وآله وسلم  حکایت دارد ،داشتن روحیه ی سادگی ،بی پیرایگی و بی آلایش در زندگی و دوری از اشرافی گری و مانند مردم محروم مشی می نمودند؛ چنانکه خود بر این سیره تاکید داشتند و می فرمودند:« إِنِّی أَلْبَسُ الْغَلِیظَ وَ أَجْلِسُ عَلَى الْأَرْضِ-وَ أَلْعَقُ أَصَابِعِی وَ أَرْکَبُ الْحِمَارَ بِغَیْرِ سَرْجٍ وَ أُرْدِفُ خَلْفِی-فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی»؛ « من لباس خشن می پوشم و بر زمین می نشینم و انگشتان را [پس از غذا] با زبان می لیسم و بر الاغ بی پالان سوار می شوم و کسی را ترک خود سوار می کنم . پس هر که از سنّت من گریزان شود از من نیست.»

11. اجرای عدالت اجتماعی

یکی از مهم ترین و حساس ترین نکته در مورد مردم داری رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم  اجرای عدالت اجتماعی در بین همه ی آحاد جامعه بود . در حقیقت عدالت جان دین و شریعت است. عدالت اجتماعی، عدالتی گسترده و فراگیر در همه ی وجوه زندگی انسانها است که از مهم ترین وجوه آن که مستقیماً با زندگی مردم درارتباط است،عدالت اقتصادی و اجتماعی می باشد. بنابراین وجود فقر، فاصله طبقاتی، بهره کشی، رانت خواری و تکاثر نشانۀ عدم عدالت است.پس پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم    فرمان یافت به برپایی عدل و قسط در جامعه«قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْط »؛ « بگو پروردگارم به قسط فرمان داد».

12رفع مشکلات مومنین

 پیامبر رحمت  صلی الله علیه وآله وسلم  برای تشویق مردم در جهت گام برداشتن به رفع حاجت مؤمنان سفارش می کردند. و می فرمودند:« مَنْ مَشَى فِی عَوْنِ أَخِیهِ وَ مَنْفَعَتِهِ فَلَهُ ثَوَابُ الْمُجَاهِدِینَ فِی سَبِیلِ اللَّه »[ بحار الانوار،ج73،ص367]

امام صادق : من قضی لاخیه المومن حاجة قضی الله له یوم القیامة ماة الف حاجة کافی ج2ص192

[1]- مفردات راغب، ص297.

[2]- حج، استاد مرتضی مطهری، ص35.

[3]- شوری، 23.

[5]-شهاب الاخبار،ص322.

[6]- فصلنامه اخلاق، ص62.

[7]- نهج البلاغه، خطبه 108.

[8]- سیری در سیره نبوی، ص100.

[9]- حکمتها و اندرزها، ص212.

[10]- دخان، 14.

[11]- صافات، 36.

[12]- ذاریات، 52.

[13]- میزان الحکمه، ح 19973.

[14]- از معرفت دینی تا حکومت دینی؛ ص 147 و 148.

[15]-.بحارالانوار،ج65،ص348

[16]-عیون اخبار الرضا،ج1،ص317

[17]- آل عمران، 134.

[18]-.ارشادالقلوب،ج1،ص117

[19]-مجموعه ورام،ج1،ص99

[20].مکارم اخلاق،ص16