داروخانه قرآن و قرآن درمانی

«قَالَ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ.»

بحث ما در این ماه مبارک رمضان درمان از طریق قرآن یا همان قرآن درمانی است . آیات بسیاری در قرآن داریم که می فرماید: «شفاءّ»، «هدیً»و «رحمة». تعبیرهای گوناگونی در آیات قرآن به کار رفته که این کتاب هدایت است، این کتاب: «إنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ× وَ مٰا هُوَ بِالْهَزْلِ»شوخی نیست، جدی است حرف آخر را می زند. «لَقَوْلٌ فَصْلٌ»این کتاب «هُدیً وَ رَحمَةٌ وَ بُشریٰ»هم هدایت، هم رحمت و هم بشارت است، «مَوعِظَةٌ مِن رَبَّکُم»؛ هم نصیحت و هم: «تِبْیٰاناً لِکُلِّ شَیْء»؛ بیان همه چیز است.

قرآن شفا دهندۀ دردها

پیغمبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم ) فرمود: جبرئیل نزد من آمد و عرضه داشت: یا رسول الله! فتنه ها در امت تو زیاد می شود و امت تو به فتنه هایی مبتلا می شوند، گرفتاری ها و ظلمت هایی به امت تو رو می آورد: «سَیَکُونُ فِی أُمَّتِکَ فِتْنَةٌ»، ای پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در آینده گرداب حوادث و فتنه ها می آید. گفتم: جبرئیل! چه کنند؟ راه خروجش چیست؟ جبرئیل (علیه السلام) عرضه داشت: یا رسول الله! خدای تبارک و تعالی می فرماید: «کِتَابُ اللهِ فِیهِ بَیَانُ مَا قَبْلَکُمْ مِنْ خَیْرٍ وَ خَبَرُ مَا بَعْدَکُمْ»این قرآن است، از گذشته و آینده خبر می دهد و با تمسک به قرآن می توانند این فتنه ها را دفع کنند».

پس روایت هم این را تأیید می کند.

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه می فرماید: فَإنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنْ أَکْبَرِ الدَّاء ألْکُفْرُ وألنِّفَاقُ وأَلْغَیُّ والضَّلالُ

راهکاری برای زندگی سعادتمندانه

در روایتی نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «إِنْ أَرَدْتُمْ عَیْشَ السُّعَدَاءِ وَ مَوْتَ الشُّهَدَاءِ وَ النَّجَاةَ یَوْمَ الْحَسْرَةِ...»روایت طولانی است، حضرت فرمود: اگر می خواهید مرگ شما مثل مرگ شهدا شود {{1_حدیث هم داریم که هر کس به بهشت می رود آرزوی برگشت نمی کند جز یک گروه، آن هم شهدا که می گویند ما را برگردانید که یک بار دیگر شهید شویم و این کرامت و این جایگاه و عظمت مسیر شهادت تا بهشت را ببینیم.2_در روایت است که وقتی کسی شهید می شود، همان لحظه هفت پاداش به او می دهند: یکی اینکه به وجه خدا نگاه می کند، }} «فَادْرُسُوا الْقُرآنَ»«فَإِنَّهُ کَلاَمُ الرَّحْمَنِ»«وَ رُجْحَانٌ فِی الْمِیزَان»«وَ حِرْزٌ مِنَ الشَّیْطَانِ»؛

امیرالمؤمنین (علیه السلام ) فرمود: خدا را نمی توان دید ولی می توان کلامش را شنید، فرمود: «فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ»؛

شِکوه قرآن

«فَلا اُقسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ»

1.     «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ»؛

2.     «فی کِتٰابٍ مَکْنُونٍ»؛

3.     «لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛امام صادق (علیه السلام ) فرمود: مطهرون یعنی مقربون

4.     «تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ»؛این قرآن کلام پیامبر نیست. آن هایی که گفتند لفظ قرآن از پیامبر است قرآن را نفهمیدند. لفظ هم مال من خداست پیغمبر فقط واسطۀ در نقل است: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتَابٍ مَّکْنُونٍ لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ أَفَبِهَذَا الْحَدِیثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ».«مُدهِنُون»از «دُهن»می آید یعنی روغن. با این قرآن سستی می کنید. به این قرآن، و این حدیث خدا، و این کتاب نور و این کتاب عظمت بی توجهی می کنید. «أَفَبِهَذَا الْحَدِیثِ»؛ آیا به داین قرآن «أَنتُم مُّدْهِنُونَ»؛ «ادهان»یعنی تساهل، تهاون و سستی، بی توجهی می کنید؟

موارد تهاون نسبت به قرآن

1. اینکه قرآن را نتواند بخواند. وقتی که به یک دانشجوی مسلمان، و یا آدمی که مدرک تحصیلی بالایی گرفته و هزاران اسم و فرمول را می داند، به او می گویی قرآن بخوان بلد نیست بخواند. اینکه آدم نتواند بخواند درد است، مصیبت است. عزیزان من، برادران، خواهران و جوان ها! آیه 20 سورۀ مزمل را ببینید، خداوند یک بار می گوید نماز و یک بار می گوید زکات اما دوبار می گوید: «فَاقْرَؤُا مٰا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ».این کلمه در این آیه دوبار تکرار شده، نماز یک بار «أَقیمُوا الصَّلاٰةَ»و «وَ آتُوا الزَّکٰاة»اما عبارت «فَاقْرَؤُا مٰا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»دوبار تکرار شده است. جوان عزیز! نوار قرآن در ماشینت بگذار حفظ می شوی، آقای عزیز! در مغازه ات، در محل کارت، در خانه ات گر چه سواد نداری، اگر قرآن بشنوی حفظ می شوی.

دستور امام صادق (علیه السلام) نسبت به قرآن

امام صادق (علیه السلام) فرمود: «یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ لاَ یَمُوتَ حَتَّی یَتَعَلَّمَ الْقُرْآنَ أَوْ یَکُونَ فِی تَعَلُّمِهِ»

2. اینکه قرآن بخوانی ولی تدبر نکنی: «أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ».«قُلْ هُوَ اللَّهُ»را بخوان، یک سوره از قرآن را بخوان اما در آن تدبر کن. تدبر خودش یک جایگاه ویژه دارد.

تدبر ابوطلحۀ انصاری

ابوطلحۀ انصاری قرآن می خواند تا رسید به این آیه: «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ»ای مردم! نیکی آن است که آن چیزی را که دوست داری در راه خدا بدهی.

دوباره آیه را خواند: «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ...»در فکر فرو رفت. من چه دارم که خیلی دوستش دارم؟ باغی در مدینه داشت، آن باغ چشمۀ آبی جاری با درآمد بالایی داشت. باغش زبانزد بود، یک باغ پر آب و پر محصول داشت. خدمت پیغمبر گرامی اسلام (ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! این باغ مما تحبون است، من خیلی دوستش دارم. همین را می خواهم انفاق کنم. نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: این کار سودمندی است. این معاملۀ پرفایده ای با خداوند است. اما توصیه من این است که به خویشاوندان خود انفاق کن.

انسان باید کمک و رفع نیاز را اول از بستگان خود شروع کد. لذا باغ را به آنها داد. این می شود استفاده از قرآن، «أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ».

بصیرت قرآنی

مورد اول: من خاطره ای از یک آقای ژاپنی خواندم خیلی جالب بود. یک دانشمند ژاپنی به نام «کامورا»که مسلمان شده بود، گفته: من خودم تحقیق کردم. با یک مهندس مسلمان رفیق شدم و سرانجام مسلمان شدم. دو تا دختر داشتم که در توکیو تحصیل می کردند و خیلی دوست داشتم اینها هم مثل من مسلمان شوند اما مسیحی بودند. به این رفیق مهندسم – که مسلمان است – گفتم می شود به خانۀ ما بیایی و برای دخترانم صحبت کنی، شاید اینها را جذب اسلام کنی.

ایشان به منزل ما در توکیو آمد و با دخترها گفت وگو کرد. یکی از دخترها از رفیق من پرسید: اول بگو نظر قرآن شما راجع به زن چیست؟ فهمیدم ذهن اینها را با شبهه افکنی مسموم کرده اند که مثلاً در قرآن حقوق زنان نادیده گرفته شده و از این قبیل شبهه ها – اکنون هجمه ها بر علیه دین اسلام زیاد است. خود آنها زن را به یک کالا، به یک ابزار و وسیلۀ جذب شهوت، لاابالی گری و اباهی گری تبدیل کرده اند. –

من به ایشان گفتم: اسلام برای زنان کرامت قائل است و آیه 35 سوره احزاب را نوشتم و به آنها دادم:

«إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا».

خداوند در این آیه در ده مورد زن و مرد را در کنار هم گذاشته: مسلمان، صابر، ذاکر، صادق و...

هفتۀ بعد آمدند گفتند: ما می خواهیم مسلمان شویم. عجب کرامتی! تدبر در این آیه ما را به اسلام کشاند.

البته چون مخارج مرد بیشتر است، ارثش هم بیشتر است. کسی که مرد خانه اش را از دست بدهد باید زندگی اش تأمین شود، زن، مادر، فرزند. به همین خاطر دیۀ مرد بیشتر است.

آقای کومورا در مصاحبه اش در این مجله می گوید: تدبر در قرآن، دخترهای من را مسلمان کرد و به رسالت پیغمبر خدا حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم ) اعتقاد پیدا کردند.

مورد دوم: قیس بن عاصم کافر بود، خدمت پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد. پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) هم سوره الرحمن را برایش خواند.

قیس عرضه داشت: یک بار دیگر تکرار کنید. پیامبر تا سه مرتبه سورۀ الرحمن را خواند و قیس مسلمان شد. این می شود تدبر در قرآن.

مورد سوم: پسر جوان مرحوم آیة الله سید عبدالله شوشتری از دنیا رفت. آن زمان ایشان امامت جمعه را به عهده داشت و همان روز هم موقع نماز جماعتش بود. بلند شد به نماز جمعه آمد. سورۀ جمعه را در رکعت اول و سورۀ منافقون را در رکعت دوم خواند تا رسید به آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ»؛ ای مردم! نه اولاد و نه مال، مانع ذکر خدا نشود. وقتی به این آیه رسید، ذهنش مشغول شد. دوباره آیه را خواند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا...»بار سوم خواند و نماز را به اتمام رساند. مستمعین آمدند سؤال کردند چرا این آیه را سه مرتبه خواندی؟گفت: دفعۀ اول خواندم یاد داغ جوانم افتادم خیلی سخت بود. مرتبۀ دوم آرام شدم. خدا خودش می فرماید: مال و اولاد نباید مانع ذکر خدا شود. پس مرتبۀ سوم خواندم داغم به صفر رسید مثل اینکه داغی ندیدم و آرام شدم. 

این است «زَادَتْهُم اِیماناً». اینکه قرآن کریم می فرماید: «اَفَبِهَذَا الْحَدِیثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ»من البته موارد زیادی را یادداشت کرده ام. گفت:گر در خانه کس است     یک حرف بس است

همچنین روایت داریم قرآن غنای محض است، بی نیازی محض است؟

امام سجاد (علیه السلام ) فرمودند: اگر همۀ عالم از دنیا بروند، ولی قرآن با من باشد، من نمی ترسم و وحشت نمی کنم.

سخن گوته دربارۀ قرآن

اکنون می خواهم کلام یک غیر مسلمان را برایتان بگویم.

گوته، آن دانشمند آلمانی، شاعر و ریاضی دان بزرگ می گوید: من با قرآن خیلی بیگانه بودم، کشیش ها ما را ترسانده بودند. وقتی به قرآن مراجعه کردم دیدم این کتاب شایسته است جهان را اداره کند و سرانجام یک روز این کار را خواهد کرد.

سخن گوستاولبون دربارۀ قرآن

گوستاولبون، دانشمند فرانسوی در کتاب «تاریخ اسلام و عرب»می گوید: زیباترین نظام اخلاقی را قرآن دارد. هر چه کتاب در اخلاق نوشته اند و هر چه کتاب آمده، هیچ کدام نظام اخلاقی قرآن را ندارد.