دنبال علت فرمانهای خدا نگردیم.
روزى جوانى که با خواندن چند کلمه درس مغرور شده بود، به من(استاد قرائتی) گفت: چرا نماز صبح دو رکعت است؟ گفتم: نمىدانم، حتماً دلیلى دارد ولى لازم نیست دلیل تمام دستورات خدا براى ما- آن هم همین امروز- روشن باشد. اساساً گاهى دستور فقط جنبه تعبّدى و اطاعت دارد و براى این است که ما تسلیم حقّ باشیم. مثلًا قرآن مىفرماید: مأموران جهنّم نوزده نفرند، سپس مىفرماید: انتخاب این عدد تنها براى آن است که ببینیم چه کسى اعتراض مىکند که چرا لااقل بیست نفر نیستند. « سوره مدّثر، آیه 30» یا در جاى دیگر قرآن مىخوانیم: قبله مسلمانان عوض شد تا ببینیم چه افرادى در جابه جا شدن قبله دنباله رو پیامبرند و چه کسانى بهانهجویى مىکنند و نق مىزنند. «و ما جَعَلنا القِبلَة الّتى کُنتَ علَیها الَّا لِنَعلم مَن یتّبع الرّسول مِمَّن یَنقَلب على عَقِبیْه» « سوره بقره، آیه 143»
مگر در قرآن نیامده که فرمان ذبح اسماعیل به پدرش حضرت ابراهیم داده شد، تا ببینیم که در راه ما چقدر فداکارى مىکند؟ « سوره صافّات، آیه 105»
سپس به آن جوان گفتم: همان گونه که در عالم مادّه یک سرى فورمولهایى است که اگر در آنها دقّت نشود، نتیجه مطلوب گرفته نمىشود، در عالم معنویّات نیز ممکن است براى رشد وسعادت ابدى ما فرمولهایى وجود داشته باشد که اگر آنها را مراعات نکنیم به نتیجه نمىرسیم.
اگر به شما گفتند: در فاصله صد قدمى گنج است، شما اگر صد وده قدم بروید، هر چه هم زمین را بشکافید چیزى پیدا نمىکنید، باید مراعات همان مقدار بشود که به ما دستور داده شده است.
در شمارهگیرى تلفن، اگر یک شماره کم و زیاد شود، با آن محلّ یا شهرى که منظور شماست تماس برقرار نمىشود. کلید درِ منزل، یا سویچ ماشین، اگر یک دندانه آن کم و زیاد یا ناقص باشد، در باز نمىشود و ماشین روشن نمىگردد.ما نیز جز از راه تسلیم در برابر وحى، نمىتوانیم به همه کمالات برسیم.