محل دفن سر مبارک امام حسین علیه السلام

درباره محلّ دفن سر مبارک امام حسین علیه السلام و سرهای دیگر شهدای کربلا در کتاب های تاریخی شیعه و اهل سنّت و نیز منابع روایی شیعه اختلاف فراوانی مشاهده می شود. البته اقوال نقل شده نیاز به بررسی دارد؛ اما هم اکنون مشهورترین قول - که مورد قبول جامعه شیعی قرار گرفته - آن است که سر مبارک امام حسین علیه السلام پس از چندی به بدن ملحق شد و در سرزمین کربلا مدفون گردید. اقوال ذیل مورد بحث قرار گرفته است:

1. کربلا؛

2.کوفه؛

3. نجف اشرف؛

4. مسجد رقه در کنار فرات؛

5. مدینه، در کنار قبر حضرت فاطمه سلام الله علیها؛

6. دمشق؛

7. قاهره.

گرچه در محل دفن سر امام حسین علیه السلام اختلاف بین علما و بزرگان دین وجود دارد. اما لازم است در این باره برای آگاهی بیشتر و بررسی دقیق تر، اقوال بزرگان، ارائه گردد:

1. کربلا

این نظر، دیدگاه مشهور بین علمای شیعه و اهل سنت است. علامه مجلسی به این شهرت اشاره کرده است.[1] برخی همانند سیدبن طاووس آن را امری الهی می داند که خداوند با قدرت خود و به صورت معجزه انجام داده است. وی از چون و چرا درباره آن نهی کرده است.[2] برخی دیگر چنین گفته اند: امام سجاد علیه السلام در بازگشت در روز اربعین[3] یا روزی غیر از آن، سر را در کربلا در کنار بدن دفن کرد.[4] البته با صراحت نام امام سجاد علیه السلام را نمی آورد. اما اینکه آیا دقیقاً سر به بدن ملحق شد و یا در کنار ضریح و در نزدیکی بدن دفن شد، عبارت روشنی در دست نیست و در اینجا نیز سید بن طاووس چون و چرا را نهی کرده است.[5]

عده ای گفته اند: پس از آنکه سر را در زمان یزید سه روز به دروازه دمشق آویزان کردند، پایین آورده و آن را در گنجینه ای از گنجینه های حکومتی گذاشتند و تا زمان سلیمان بن عبدالملک در آنجا بود. سپس وی آن را بیرون آورده و پس از تکفین، آن را در گورستان مسلمانان در دمشق دفن کرد. پس از آن جانشین وی عمر بن عبدالعزیز آن را از گورستان درآورده و معلوم نشد که با آن چه کرد! اما با توجه به تقید او به ظواهر شریعت، به احتمال فراوان آن را به کربلا فرستاده است.[6] برخی از دانشمندان اهل سنّت مانند شبراوی، شبلنجی و سبط ابن حویزی نیز اجمالاً پذیرفته اند که سر در کربلا دفن شده است.[7]

علمای شیعه، از جمله شیخ صدوق، سید مرتضی، فتال نیشابوری، ابن نما حلی، سید ابن طاووس، شیخ بهایی و مجلسی بیان کرده اند که سر مبارک امام حسین علیه السلام به بدن ملحق شده است.

شیخ صدوق و پس از او، فتال نیشابوری در این باره می نویسند: علی بن حسین علیه السلام همراه زنان از شام خارج شد و سر حسین علیه السلام را به کربلا باز گرداند.[8]

سید مرتضی در این باره می گوید: روایت کرده اند که سر امام حسین علیه السلام با جسد در کربلا دفن شد.[9] ابن شهر آشوب بعد از نقل سخن فوق از سید مرتضی، از قول شیخ طوسی نقل کرده است که به همین سبب(ملحق کردن سر امام به بدن و دفن آن) زیارت اربعین از جانب امامان علهیم السلام توصیه شده است.[10]

ابن نمای حلی نیز نگاشته است: آنچه از اقوال بر آن می توان اعتماد کرد، آن است که بعد از آن که سر امام در شهرها گردانده شد، به بدن بازگردانده شد و با جسد دفن شد.[11]

سید ابن طاووس نوشته است: اما سر حسین علیه السلام، روایت شده که سر برگردانده شد و در کربلا با جسد شریفش دفن شد و عمل اصحاب بر این معنا بوده است.[12]

مجلسی، یکی از وجه های استحباب زیارت امام حسین علیه السلام را در روز اربعین، الحاق سرهای مقدس را به اجساد توسط علی بن حسین علیهما السلام بیان کرده است.[13] وی در جای دیگر بعد از نقل اقوال دیگر در این باره می نویسد: مشهور بین علمای امامیه آن است که سر امام همراه بدن دفن شده است.[14]

برخی اندیشمندان اهل تسنن نیز این قول را بیان کرده اند:

ابوریحان بیرونی در این باره می نویسد: در روز بیستم(صفر)، سر حسین علیه السلام به بدنش ملحق و با آن دفن گردید.[15]

قرطبی می نویسد: امامیه می گویند که سر حسین علیه السلام پس از چهل روز به کربلا بازگردانده و به بدن ملحق شد و این روز نزد آنان معروف است و زیارت در آن روز را زیارت اربعین می نامند.[16]

قزوینی نیز نگاشته است: روز اول ماه صفر، عید بنی امیه است، چون در آن روز، سر حسین علیه السلام را به دمشق وارد ساختند و در روز بیستم آن ماه، سر ایشان به بدن، باز گردانده شد.[17]

مناوی متوفای 1031 قمری نوشته است: امامیه می گویند: پس از چهل روز از شهادت، سر به بدن بازگردانده شد و در کربلا دفن شد.[18]

2. کوفه

ابن جوزی این دیدگاه را ابراز کرده و گفته است: عمرو بن حریث مخزومی آن را از ابن زیاد گرفت و پس از غسل، تکفین و خوشبو کردن، سر را در خانه خود دفن کرد.[19]

3. نجف اشرف

از عبارت علّامه مجلسی و نیز با پژوهش در روایات چنین به دست می آید که رأس مبارک در نجف اشرف و در کنار قبر حضرت علی علیه السلام دفن شده است.[20] روایاتی همانند سلام دادن امام صادق علیه السلام به همراه فرزندش اسماعیل، بر امام حسین علیه السلام - پس از نماز خواندن بر جدشان حضرت علی علیه السلام در نجف - به صراحت و روشنی وجود سر را در نجف تا زمان امام صادق علیه السلام ثابت می داند.[21]

روایات دیگری نیز همین مطلب را تأیید می کند؛ به گونه ای که حتی در کتاب های شیعه، زیارتی برای سر امام علیه السلام در نزد قبر امام علی علیه السلام نقل شده است.[22]

درباره کیفیت انتقال سر به این مکان، از قول امام صادق علیه السلام چنین نقل شده است: یکی از دوستداران اهل بیت(ع) در شام آن را سرقت کرد و به کنار قبر حضرت علی علیه السلام آورد.[23]البته اشکال این دیدگاه آن است که قبر حضرت علی علیه السلام تا زمان امام صادق علیه السلام برای همگان شناخته شده نبود. در روایتی دیگر آمده است: پس از آنکه سر مدّتی در دمشق بود، به کوفه نزد ابن زیاد برگردانده شد و او از ترس شورش مردم، دستور داد که آن را از کوفه خارج کرده و در نزد قبر حضرت علی علیه السلام دفن کنند.[24] اشکال دیدگاه قبلی به این دیدگاه نیز وارد است.

4. مسجد رقه در کنار فرات

رقّه شهری در کنار فرات بوده که گفته شده است: یزید سر امام علیه السلام را برای آل ابی محیط - خویشان عثمان که در آن زمان در این شهر ساکن بودند - فرستاد و آنها، آن را در خانه ای دفن کردند که بعدها آن خانه به مسجد تبدیل شد.[25]

5. مدینه، در بقیع در کنار قبر حضرت فاطمه(س)

ابن سعد صاحب طبقات الکبری این دیدگاه را پذیرفته و چنین بیان کرده است: یزید سر را برای عمرو بن سعید حاکم مدینه فرستاد و او پس از تکفین، آن را در قبرستان بقیع در کنار قبر مادرش فاطمه(س) دفن کرد.[26] این دیدگاه به وسیله تعدادی دیگر از دانشمندان اهل سنّت(مانند خوارزمی، در مقتل الحسین و ابن عماد حنبلی در شذرات الذهب) پذیرفته شده است.[27]

اشکال مهم این دیدگاه آن است که قبر حضرت فاطمه(س) معلوم نبوده تا در کنار آن دفن شود.

6. دمشق

شاید بتوان گفت: بیشترین گزارش های اهل سنّت، حکایت از دفن سر در شام می کند که معتقدان به این دیدگاه نیز در میان خود اختلاف داشته و اقوال مختلفی ابراز کرده اند؛ همچون:

الف. در کنار دروازه فرادیس که بعدها مسجد الرأس در آن ساخته شد؛

ب. در باغی در کنار مسجد جامع اموی؛

ج. در دارالاماره؛

د. در گورستانی در دمشق؛

ه. در کنار دروازه توما.[28]

 

7. قاهره[29]

نقل شده است: خلفای فاطمی - که از آغاز نیمه دوم قرن چهارم تا آغاز نیمه دوم قرن هفتم در مصر حکم می راندند و پیرو مذهب شیعی اسماعیلی بودند - سر مبارک امام حسین علیه السلام را از دروازه فرادیس شام، به عسقلان و سپس به قاهره منتقل کردند و بر آن مقبره معروف به تاج الحسین(ع) را پس از سال 500 بنا کردند.[30]

مقریزی سال دقیق انتقال سر از عسقلان به قاهره را سال 548 دانسته و گفته است: هنگام بیرون آوردن سر از عسقلان چنین مشاهده شد که خون آن هنوز تازه و نخشکیده است و بویی همچون مشک از آن به مشام می رسد.[31] علامه سیدمحسن امین عاملی(از دانشمندان معاصر شیعه) پس از نقل انتقال سر از عسقلان به مصر می گوید: «در محلّ دفن سر بارگاه بزرگی ساختند و در کنار آن نیز مسجدی بزرگ بنا کردند. من در سال 1321 ق آنجا را زیارت کرده و مردان و زنان زیادی را در حال زیارت و تضرع در آن مکان دیدم. سپس می گوید: شکی در انتقال سری از عسقلان به مصر وجود ندارد؛ اما اینکه آن سر از آن امام علیه السلام یا شخص دیگری بوده، جای شک است![32] علامه مجلسی نیز به نقل از گروهی از مصریان، به وجود بارگاهی عظیم در مصر با نام «مشهد الکریم» اشاره می کند.[33]

بررسی و تامل در این اقوال، این نتیجه را در بردارد که دیدگاه اول، یعنی الحاق سر به بدن، مشهور و مورد اعتماد و عمل علمای شیعه است، از این رو این قول قابل اعتنا و پذیرش است و بنا بر گزارش های تاریخی این الحاق در روز بیستم صفر سال 61 بوده است. بنا بر قول مشهور، این کار توسط امام زین العابدین علیه السلام صورت گرفته است.[34]

 

پی نوشت:

[1] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 45، ص 14.

[2] سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص 588.

[3] شهید قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء، ج 3، ص 304.

[4] سیدبن طاووس، لهوف فی قتلی الطفوف، ص 232.

[5] سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص 588.

[6] الامینی، محمدامین، مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 324؛ به نقل از: مقتل الخوارزمی، ج 2، ص 75.

[7] همان، ص 324 و 325.

[8] ابن طاووس، لهوف، ص 88، ترجمة رجالی تهرانی. شیخ صدوق، الامالی، مجلس سی و یکم، ص 232؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص 192و مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 140.

[9] رسائل المرتضی، ج 3، ص 130.

[10] مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 85 و مجلسی، بحارالانوار، ج 44، ص 199: «قال الطوسی رحمة الله: و منه زیارة الاربعین».

[11] حلّی، نجم الدین محمد بن جعفر بن نما ، مثیرالاحزان، ص 58.

[12] سید ابن طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 114.

[13] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 98، ص 334.

[14] همان، ج 45، ص 145.

[15] بیرونی، الآثار الباقیه عن القرون الخالیه، ص 331.

[16] قرطبی، محمد بن احمد، التذکرة فی امور الموتی و امور الاخره، ج 2، ص 668.

[17] قزوینی، زکریا محمد بن محمود، عجائب المخلوقات و الحیوانات و غرائب الموجودات، ص 45.

[18] مناوی، عبدالرووف، فیض القدیر، ج 1، ص 205.

[19] ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص 259؛ به نقل از: مع الرکب الحسینی، ص 329.

[20] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 45، ص 145.

[21] ابن قولویه، کامل الزیارات، ص 34.

[22] الامینی، محمدامین، مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 325-328.

[23] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 45، ص 145.

[24] همان، ص 178.

[25] همان، ص 334؛ به نقل از: تذکرة الخواص، ص 265.

[26] ابن سعد، طبقات، ج 5، ص 112.

[27] الامینی، محمدامین، مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 330 و 331.

[28] الامینی، محمدامین، مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 331-335.

[29] سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص 265- 266؛ سید محسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج 1، ص 626- 627 و همو، لواعج الاشجان، ص 247- 250؛ محمدامین امینی، همان، ج 6، ص321- 337. قاضی طباطبائی ضمن اشاره به اقوال در این موضوع و دفاع از قول به الحاق سر به بدن، اقوال دیگر را در این باره نقد و بررسی کرده است. ر. ک: تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا علیه السلام، ص 303 به بعد.

[30] البدایة و النهایة، ج 8، ص 205.

[31] الامینی، محمدامین، مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 337.

[32] امین عاملی، سیدمحسن، لو اعج الاشجان فی مقتل الحسین(ع)، ص 250.

[33] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 45، ص 144.

[34] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 45، ص 145 و همو، جلاء العیون، ص .407.