مذمت شهوت رانی و راه درمان

_قَالَ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ.

_حضرت علی علیه السلام می فرماید:«الشَّهَوَاتُ سُمُومٌ قَاتِلاتٌ»

_امیرالمؤمنین  علیه السلام فرمود:«قَرِینُ الشَّهْوَةِ مَرِیضُ النَّفْسِ مَعْلُولُ الْعَقْلِ»

_سر بر صیص های عابد را بر سر دار برده است. پیرمردی که سال ها عبادت و بندگی خدا را کرده، آخرش بالای دار رفته است.

_چرا نبرد ذی غار بین ایرانیان و اعراب اتفاق افتاد؟ چرا خسرو پرویز این جنگ را برپا کرد؟ نبرد ذی غار که سرانجام به شکست منتهی شد، به خاطر یک قضیه جنسی رخ داد. عشقی که شاه به دختر نعمان بن منذر ورزید. وقتی برایش تعریف کردند که دخترش چنین و چنان است، شاه هوسران برای رسیدن به این دختر پدرش را کشت، خاندانش را به زحمت و اسارت انداخت و آخر هم نرسید و منجر به درگیری با اعراب شد.

_همین روزنامه های خودمان را بخوانید! اسیدپاشی ها، آدمکشی ها و دیگر پستی ها. مردی همسر و سه فرزندش را به قتل رسانده، سر بریده، چرا؟ چون نسبت به خانمی علاقه ورزیده و می خواسته با او ازدواج کند و به او برسد. این جاست که انسان کور می شود.

شهوت پرستی عامل فاسد شدن عقل

_در حدیث دارد: «طَاعَةُ الشَّهْوَةِ تُفْسِدُ العَقل»«طَاعَةُ الشَّهْوَةِ تُفْسِدُ الدِّین»،«قَرِینُ الشَّهْوَةِ مَرِیضُ النَّفْسِ مَعْلُولُ الْعَقْلِ».

 _پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم  همین آیه ای را که می خواهم بخوانم و مربوط به بنی اسرائیل است این آیه را خواند و فرمود: بعد از من همین گونه می شود و شد. ببینید قرآن از کسانی تعریف می کند که پیرو انبیاء بودند. بعد می فرماید: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ»، یک نسل بعدی آمد. خَلف به سکون لام؛ یعنی نسل ناصالح. به خلاف واژه خَلَفَ «به فتح لام» یعنی نسل صالح.

_قرآن کریم این طور می فرماید:«فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ»، یک نسلی سرکار آمد که دو کار انجام دادند: 1- «أَضاعُوا الصَّلاةَ»؛ نماز را ضایع کردند؛ 2- «وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوهاتِ»شهوت ران شدند. عزیزان من! این دو کنار هم نکته دارد. چطور می فرماید: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهیه عَنِ الْفَحْشهاءِ وَ الْمُنْکَرِ»؛ یعنی نماز جلوی فحشاء را می گیرد. مفسرین بیان می کنند: «أَضاعوا الصَّلاة» نه اینکه نماز را ترک کردند، نمی گوید: «تَرکوا الصَّلاة» نماز را نخواندند، می فرماید: «أَضاعوا الصَّلاة»؛یعنی نماز به جای آوردند ولی در آن دقت نکردند و توجه نکردند.

_در تاریخ است بنی اسرائیل نماز می خواندند «کَالمَوْتَی»؛ مثل میت نماز می خواندند. مثل مرده متحرک نماز می خواندند، توجه نبود و نماز صوری بود.

_من اخیراً مشهد سخنرانی داشتم. جوانی آمد پرسید: شما چرا این قدر روی حجاب و عفاف تأکید می کنید؟! قضیه را باز و آزاد بگذارید. در کشورهای غربی وقتی یک زن بدحجاب رد می شود کسی نگاه نمی کند چون این مسأله عادی شده است اگر در کشور ما هم این مسأله عادی شود دیگر کسی نگاه نمی کند. چادر و مانتو که پوشیده می شود تحریک بیشتری ایجاد می کند. در پاسخ این جوان گفتم: من یک سؤال از شما می کنم آیا این کار قبح این مسأله را هم از بین می برد؟ اگر در بازاری همه دروغ گفتند، درست است که دروغ گفتن عادی می شود ولی آیا قبحش هم از بین می رود؟!اگر خلافی عمومی شد مثلاً نمره صفر آوردن در کلاسی عمومی شد، دیگر کسی خجالت نمی کشد چون نفر جلویی هم صفر آورده، بغل دستی و پشت سری هم صفر آورده است؟ اگر در یک کلاس چهل نفر مردود شدند، کسی غصه نمی خورد می گوید همه مثل هم هستیم اما آیا صفر مثبت می شود؟! آیا امروز غرب با باز گذاشتن مسایل جنسی به موفقیت رسیده است!؟ بلکه اگر عادی شدند به سراغ شیوه های برتر مسایل جنسی می روند.

_الان در برخی کشورهای اروپایی مراکزی هست به نام همخانه ]ترجمه واژه انگلیسی است[ آقا می رود آنجا می نشیند خانم هم می آید می نشیند. آقا چند روز حاضری خانه ما بیایی؟ پنج روز، ده روز. از شخصی پرسیدم: برخی ایرانیان که آنجا هستند – حالا یا از نظام گریخته اند یا به هر دلیل دیگر که رفته اند  آیا در آن مجالس هستند؟ گفت: کم نه! گفتم: شاید ازدواج باشد و خطبه بخوانند. گفت: نود درصدش ازدواج شرعی نیست، اسمش همخانه است. مراکزی باز کرده اند. یک وقت یک همخانه یک سال است، پنج سال است، یک وقت هم ده روز است. شما را به خدا، آیا این دیگر پایداری و پایبندی به خانواده می آورد؟ آیا این نسل صالح می آورد؟ استمرار در جامعه می آورد؟

_ این نظریه فروید غرب را از هم پاشیده است. صدای خودشان هم درآمده است. این نظریه را قرآن در سوره مبارکه نساء آیه 27 مطرح کرده است، می فرماید:«یُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ»، آدم های شهوت ران، شهوت پرست «أَن تَمِیلُواْ مَیْلاً عَظِیمًا»[10]می گویند میل جنسی را باز بگذارید تا هر که هر کاری می خواهد بکند. آیا این نظریه درست است؟! قرآن رد می کند و می فرماید: این باعث پایداری جامعه نمی شود، بلکه آن را از هم می پاشد و باعث بی اعتمادی در خانواده ها می شود.

_عزیزان! قرآن کریم در سوره عنکبوت می فرماید: قوم لوط کارشان به جایی رسیده بود که پارتی های منکر داشتند.امروزه می گویند: پارتی. قرآن می فرماید: نادی. در کشورهای غربی، بالای باشگاه ها می نویسند«نادی»؛ یعنی باشگاه. این کلمه در قرآن آمده، می فرماید: «تَأْتُونَ فی نهادیکُمُ الْمُنْکَرَ»، در نادی هایشان یعنی پارتی هایشان زن و مرد دور هم جمع می شوند و مرتکب منکر می شوند. مرحوم شیخ عباس قمی در سفینة البحار می فرماید: یعنی عریان می شدند، می رقصیدند، به هم سنگ پرتاب می کردند و به هم فحش می دادند. همین امر امروزه تبدیل شده به شوها، موسیقی ها و جلسات مختلط دختر و پسر که در گوشه و کنار بر پا می شود و گاهی فاش می شوند. همچنین شیطان پرستی و گروه های منحرف بی شمار از جمله رپ و...این داستان در سوره عنکبوت آیه 29 است. می فرماید: اینها در نادی هایشان یعنی باشگاه هایشان جمع می شوند و مرتکب منکر می شوند (در عربی نادی به معنای جمع؛ اجتماعی که دور هم جمع می شوند و همدیگر را صدا می زنند). حاج شیخ عباس قمی در سفینة البحار این منکرها را شمرده، بعضی هایش را من شرمم می شود نام ببرم. بعضی از منکرات در جلسات اینها در قوم لوط صورت می گرفت. اینها پدیده های تازه ای نیست. این اندیشه تازه ای نیست. قرآن این نظریه را معرفی می کند و فروید سال ها بعد این مسأله را مطرح کرد که عده ای دلشان می خواست «تَمِیلُواْ مَیْلاً عَظِیمًا».

آثار شهوت رانی

_1.   لذت ها و شادی های کاذب

_روایت اول: «أَوَّلُ الشَّهَوَاتِ طَرَبٌ»، اول شهوت خوشی است. عجب فیلمی، عجب صحنه ای، «أَوَّلُ الشَّهَوَاتِ طَرَبٌ وَ آخِرُهَا عَطَبٌ»آخرش حزن است، زحمت است، گرفتاری است. حزن و اندوه می آید؛ «کَمْ مِنْ شَهْوَةِ سَاعَةٍ أَوْرَثَتْ حُزْناً طَوِیلا».«حَلاوَةُ الشَّهْوَةِ یَنْقَضُها مَارَة»؛ مرارت و تلخی که بعد از آن می آید حلاوت شهوت را نقض می کند و از بین می برد. اینها ذائقه را خراب می کند. ذائقه ای که باید شیرینی را بچشد،«إلهی أذِقْنِی حَلاوَتَکَ»این ذائقه خراب می شود. ما در تاریخ نمونه های فراوانی می بینیم.

_پیمان حَلْفُ الفضول : در اسلام پیمانی به نام «حلف الفضول» همان گونه که می دانید پیش از اسلام در مکه، مدینه و حجاز، قانون و حکومت چندانی نبود که جامعه را به صورت صحیح اداره کند. شب حمله می شد، سرقت می شد، زن ها را به اسارت می بردند، هرج و مرج و بی نظمی بود. در نتیجه یک عده ای جمع شدند و گفتند قانون درست کنیم. خودمان چند نفر که هستیم با همدیگر هم پیمان می شویم. چون در این جمع چند نفر نامشان فضل بود از این رو پیمان را «حلف الفضول» نام نهادند. با اینکه پیغمبر اسلام در جوانی اش زیاد در اجتماعات قریش نمی رفت – چون جلساتشان جلسات خوبی نبود و بیشتر به معصیت سپری می شد – اما در این جلسه حاضر شد و پیمانشان را امضا کرد. و بعدها هم که به نبوت مبعوث شد افتخار می کرد که من در این پیمان شرکت کردم.این پیمان کارش این بود که اگر به کسی تعرض شد و او حق دفاع از خودش را نداشت. آن هایی که پیمان را بستند؛ مثل ناتوی امروز که اگر به کشوری که عضو ناتو است حمله بشود دیگران عکس العمل نشان می دهند، آنها نیز می آمدند و دفاع می کردند. یک روز که تاجری با دختر جوان و زیبایش وارد مکه شده بود، - آن زمان حجاب نبود – چشم ها دوخته شد که او برای تجارت داخل شهر مکه آمده اما دخترش را با خودش آورده است! آقای تاجر دختر جوانش را گذاشته کنار دستش آمده مکه، تا حواسش رفت مردی به نیروهایش گفت: دختر را به منزل ببرید. – این سرقت ها واقع می شود. بعدها فیلم دختر را در موبایل ها می گیرند و تهدید می کنند بعد هم می ترسد آبروش برود، به خانه فساد و مراکز فساد کشیده می شود و کانون زندگی اش از هم می پاشد. خلاصه وقتی دختر را سرقت کردند. تاجر آمد کنار کعبه در مسجدالحرام و با صدای بلند گفت: کجایند هم پیمانان! کجایند حلف الفضولیان! بی درنگ آن هایی که این قرارداد را امضا کرده بودند شمشیر به دست گرفتند و گفتند: چه شده؟ گفت: دخترم را فلانی برده است. ریختند خانه را محاصره کردند. سارق بیرون آمد و گفت: من این دختر را نمی دهم، حداقل باید یک شب پیش من بماند. گفتند این امکان ندارد، ما هم پیمان شدیم که از مظلوم دفاع کنیم لذا درگیری صورت گرفت. سرانجام دخترش را آزاد کردند و تاجر دخترش را با خودش برد.

_2.   توقف خلاقیت و موفقیت

_علی  علیه السلام می فرمایند: «لاَ تَسْکُنُ الْحِکْمَةُ قَلْباً مَعَ شَهْوَةٍ» حکمتی که خداوند می فرماید: به هر که بدهیم خیلی چیزها به او داده ایم؛ «خَیْراً کَثیراً»حکمتی که علی  علیه السلام می فرماید: «الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ»

_3.   ناجوانمردی و بی مروّتی

_علی  علیه السلام می فرماید: «مَنْ زَادَتْ شَهْوَتُهُ قَلَّتْ مُرُوَّتُهُ»هر کس شهوت ران شد بی مروت می شود.

_قرآن می فرماید: بهشتی ها می گویند:«کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ»،ما در بین خانواده نگران بودیم نسبت به آنها بی توجه نبودیم.

درمان شهوت رانی

_1.تحریک نکردن

_درمانش این است که نگذارید شهوت تحریک شود، جلوی تحریکش را بگیرید. چگونه؟ با نگاه نکردن به فیلم، با نگاه نکردن به عکس و با نگاه نکردن به دیگران. چرا این قدر اسلام می گوید چشمتان را فرو ببندید و نگاه نکنید. به شنیدنی های تحریک آمیز گوش نکنید. جلسه گذشته هم عرض کردم، می فرماید: به پشت زن ها نگاه نکنید، به صحنه های حرام، به موسیقی، به لهو، نگذارید تحریک شوید. این یکی از راه های مؤثر است.

_این آیه در سوره احزاب است. ببینید زن های مشرکان، زن های کافران و کنیزهای پیش از اسلام سینه یشان نمایان بود، گردن هایشان نمایان بود، گاهی روسری هم نمی زدند و با این وضع بیرون می آمدند. خداوند به پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم  فرمود: تو به زنانت بگو، به دخترانت بگو، به زنان مؤمنین بگو شما مثل اینها راه نروید، شما لباس بلند بپوشید، جلباب (روسری بلند) بیندازید.«ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ»

2. اندیشه و فکر کردن

ببیندیشیم آخرش چه اتفاقی می افتد؟ ماهیت همه زن ها یکی است، ماهیت همه مردها یکی است. تفاوت در چهره هاست. یکی زیباتر، یکی کوتاهتر، یکی سفیدتر، قدری اندیشه کن!

اینکه گفته اند روزه شهوت را کاهش می دهد، قرآن می فرماید: ای کسانی که زن پیدا نمی کنید عفت داشته باشید؛ «وَ لْیَسْتَعْفِف» جوان! جایز نیست وقتی همسر پیدا نمی کنی مرتکب حرام شوی.

می خواهم عرض کنم که انسان باید به اندیشه و تفکر رو بیاورد.